قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

براي اينكه تغيير، ارزش حقيقي داشته باشد، بايد پايدار و ماندگار باشد. (آنتوني رابينز)

براي اينكه يك عمر با كاميابي، همه چيز را ياد بگيريد، بايد بدانيد كه يادگيري ِ راه يادگيري، كليد يادگيري ِ فوري است. (پَت وايمَن)

براي بيشتر داشتن، نخست بايد بيشتر بشويد. (گوته)

براي تسلي خاطر گناهكاران در بهشت تلويزيون نيست! در جهنم ممكن است. (نامشخص)

براي چه توقع داريد كه خيالات، تصورات، احساسات، اقدامات و به طور خلاصه زندگي ما آزاد باشد و حال آنكه به چشم خود مي بينيم…

براي دانستن، بايد بهايش را پرداخت. (كريستين بوبن)

براي دوست، مُردن آنقدر دشوار نيست كه يافتن دوستي كه ارزش اين فداكاري را داشته باشد، دشوار است. (پرمودا باترا)

براي رسيدن به يك هدف، بايد بسيار تلاش كنيد تا بر بازدارنده ها و سدهايي كه در مسيرتان قرار گرفته اند، چيره شويد. (استيون شَپيرو)

براي ساختن آينده اي بهتر، ابتدا ارزش هايي را كه امروز براي شما دشواري ايجاد كرده اند، شناسايي كنيد و سپس آنها را از بين…

براي عشق هيچ چيز كفايت نمي‌كند. عاشق، نيك بختي دارد، بهشت مي‌خواهد، بهشت دارد، آسمان مي‌خواهد. (ويكتور هوگو)

براي كسي كه از رنج روحي شديد در عذاب است، درد جسماني تمامي مفهوم خود را از دست مي دهد. (آرتور شوپنهاور)

براي كشيدن هر چيزي به سوي خود، بايد با آن در هماهنگي كامل قرار گرفت. (فلورانس اسكاول شين)

براي مردماني كه جز به تكميل احساسات بشري نمي انديشند، موسيقي پناهگاهي شايسته و ابزار سرگرمي مؤثري است. (آندره موروا)

براي نيل به خوشبختي هيچ راهي نادرست تر از لذت طلبي و كوشش براي درك عيش و نوش و خوشي هاي جهان نيست. (آرتور شوپنهاور)

براي هيچ چيز انديشه نكنيد، بلكه در هر چيز، با دعا و شكرگزاري، خواسته هاي خود را با خدا در ميان بگذاريد. (عيسي مسيح)

برتري هميشه منفور بوده است و هنگاميكه برتر از همه هستي، بيشتر منفوري. (نامشخص)

برخي از چيزها كه خيلي به درد نمي خورند، زماني استفاده ي زيادي دارند. (گابريل گارسيا ماركز)

انديشه ها و آرزوهايتان بسان گردونه اي همواره شما را به جايي مي كشاند. (فلورانس اسكاول شين)

انديشه همچون باغي است كه هم مي توان در آن كِشت و هم مي توان به علف هاي هرز، اجازه ي رويش داد. (جيمز آلن)

انديشه‌ي مرگ، انديشه‌ي رهايي است. (نامشخص)

انسان آرزومند جهاني است كه در آن خير و شر آشكارا تشخيص دادني باشند، زيرا در او تمايل ذاتي و سركش داوري كردن پيش از…

انسان اگر ناخوش باشد و كار كند، بهتر از اين است كه سلامت باشد و بيكار بنشيند. (نامشخص)

انسان، با مغز نقاشي مي‌كند نه با دست. هر كه انديشه‌هايش گرفتار مسايل ديگر باشد، كارش رسوايي به بار مي‌آورد. (ميكل آنژ)

انسان براي برخورداري از شادي بايد خودش را باور كند. (نامشخص)

انسان به طور طبيعي تمايل به آسانترين راه دارد. اگر در برابر اين تمايل ايستادگي كنيد، نيرومندتر و تواناتر مي شويد. (برايان تريسي)

انسان تلويزيون را آفريد چون شب ها از تنبلي، چشمانش را نمي توانست ببندد. (نامشخص)

انسان، حيوان ابزارمند است. (توماس كارلايل)

انسان در جهان همچون شبح سرگرداني است كه در عبور از اين راه حياتي، سايه اي از خود به يادگار نمي گذارد. (ويكتور هوگو)

انسان راستين همواره جهان و هستي را غني تر مي كند و از خود چيزي به هستي مي بخشد. (اشو)

انسان فروتن، كسي است كه در فضيلت خود، هم داراي باور است و هم فروتني دارد، ولي همچنين، توانايي درك محدوديت هر يك را نيز…

انسان، معيار همه ي چيزها است. (فيثاغورث)

انسان، نقطه ي آغاز بي همتا و هدفي است كه همه چيز سرانجام بايد با آن مرتبط شود. (ديدرو)

انسان، نيازمند عشق است. (ويكتور هوگو)

انسان هرگز نمي‌تواند كوه را تسخير كند، ولي خودش را مي‌تواند. (پرمودا باترا)

انسان هميشه در پي چيزي است كه از او دوري مي جويد و رد مي كند چيزي را كه به او تسليم مي گردد. (آندره…

انسان‌ها بيشتر ترجيح مي‌دهند همچنان گرفتار يك دشواري شناخته شده بمانند، ولي دنبال راه‌كاري ناشناخته براي آن نروند. (نامشخص)

انسانهاي بزرگ در نظر جوانان مانند كشمش هاي روي كيك تاريخ هستند. (هرمان هسه)

انساني كه به حقيقت دست يافته چگونه مي تواند دروغ بگويد؟ براي چه بايد دروغ بگويد؟ او هيچ دروغي براي گفتن ندارد. (اشو)

آنقدر شكست مي خورم تا راه شكست دادن را بياموزم. (نامشخص)

آنكه با خودش تنهاست، هرگز كامل نيست. (تن)

آنكه مي تواند نسبت به نيكي ديگران ناسپاس باشد، از دروغ گفتن بيم ندارد. (نامشخص)

آنگاه كه سنگ خويشتن را به سينه مي زنيد، نبايد اميد داشته باشيد كه همگان فرمانبردار شما باشند. (ارد بزرگ)

آنها كه غم كمتري دارند، با خودنمايي بيشتري مي گريند. (نامشخص)

آه! جوان ها! افسوس كه شما قيمت و بهاي وقت را نمي دانيد! (گوته)

او به آرماني كه ضعف آن مشهود است هنوز با سماجت پايبند است… و اين امر را وفاداري مي نامد. (نيچه)

اول مشورت، دوم تصميم و سوم انتخاب سه ركن موفقيت هستند. (نامشخص)

اي اميدهاي دوره ي زندگي اگر شما نبوديد و به روي اين حيات پر از مصيبت تبسم نمي زديد، بشر چگونه زنده مي ماند؟ (نامشخص)

اي جويندگان دانش، اي عارفان، تا زماني كه نمي توانيد بر خود مسلط شويد و مالك خويش باشيد، بايد به غارت و فتح بپردازيد. (نيچه)

اي مرگ از تو به سبب نوري كه بر ناداني ما مي‌افكني، سپاسگزاريم. (نامشخص)

آيا حقيقت ندارد كه در كل، “زن” را تاكنون خود زنان بيش از ديگران تحقير كرده اند. (نيچه)