احمد ضیا قاریزاده
زنجير پا
زنجير پا اين كه دارد آتشى بر فرق و دودش بر هواست نيست سگرت جان شيرين واصل لب هاى ماسىت راست دودش بر جگر چون…
رفتيم از اين باغ هجرى تو حاصل
رفتيم از اين باغ هجرى تو حاصل داغ تمنا چون لاله بر دل هر جا كه رفتيم يادِ تو كرديم وادى به وادى منزل به…
دل من
دل من عمري است به ياد لب جانانه دل من خون مى چكد از ديده به پيمانه دل من – آيينه ى ما محو…
در این ستمکده نومید خفتهای بیدل
در این ستمکده نومید خفتهای بیدل به آرزوی دلت ميدهم قسم برخيز نواي آدم ستاره كور شد و جلوه زد سحر برخيز به ياد منتظران…
خزان زندگى
خزان زندگى خزان باز شيرازه اى گل گسيخت فرا روى آب روان خاك ريخت ورق گشت يكباره گلزار را شكستند در چشم گل خار را…
چمن چراغان است اى اى گلكم
چمن چراغان است اى اى گلكم چشمم به گريان است اى اى گلكم دلم پريشان است اى اى گلكم استاد احمد ضيا قاريزاده
تفتيش
تفتيش دايماً در كار ها تفتيش از دولت بجاست گر مفتش دزد باشد كار مردم با خداست پرتو تفتيش عادل چون بهر كارى فتد يا…
پس پرده
پس پرده پير من اهل ريا بود نمى دانستم رند آلوده قبا بود نمى دانستم در تهء خرقه صنم داشت نمى فهميدم رهبر راه خطا…
بهار
بهار بهار ميرسد اى سرو دلنواز بيا به چاره سازى دلهاى پاكباز بيا بهار شد كه رود آب رفته باز بجوى تو هم به سوى…
باز پرس
باز پرس آه از صداى هارن موتر سوار ها آه از غرور اين همه سرمايه دار ها مركوب، مار كفچه و راكب چو اژدهاست بر…
اى عكس نشان سال و ماهي بودى
اى عكس نشان سال و ماهي بودى بر تازه جوانى ام گواهي بودى من پير شدم ولى جوانى تو هنوز الحق كه رفيق نيمه راهي…
افق بلند
افق بلند اى صبا! سوى وطن رو به نشاني كه تو دانى عرضه كن حال دل من به زباني كه تو دانى بوسه زن از…
آبله پوش
آبله پوش هستى و اين همه ابرام چه خواهد بودن نيستى و طلب كام چه خواهد بودن مردگان هم نگرانند كه محشر برسد عدم…
ميهن اى ميهن
ميهن اى ميهن مكن از شمع رويت نااميدم ميهن اى ميهن كه من پروانه ى هردم شهيدم ميهن اى ميهن ببخشا سرمه ى بينش، به…