قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

خرده‌گيري، هنري‌ست پيچيده و دشوار؛ با بي‌باكي، نه بايد خرده گرفت و نه خرده‌گيري را پذيرفت. (لئوبوسكاليا)

هر انساني دارنده ي آن سرزميني است كه با چشم رؤيا مي بيند. (فلورانس اسكاول شين)

شما بسيار بيشتر از آنچه مي‌انديشيد، مي‌توانيد بر همه‌ي رويدادها و تلاش‌هاي روزانه‌ي خود كنترل داشته باشيد. (استيو چندلر)

خشم، قدرت تشخيص [=بازشناختن] تو را در پس حجاب مي‌نشاند و توان تجربه‌آموزي از كارهاي نادرست را از تو مي‌ستاند؛ و چون توان تميز از…

هر اندازه كه دنيا را براي يافتن زيبايي زير پا بگذاريم، باز هم بايد آن را با خود ببريم، وگرنه زيبايي را نخواهيم يافت. (رالف…

شما دل به يار خود بسپاريد، اما نه براي نگهداري آن؛ زيرا تنها گرمي زندگي است كه مي تواند دلها را حفظ كند. (جبران خليل…

خطا كردن يك كار انساني است، اما تكرار آن يك كار حيواني. (آناتول فرانس)

شما مي توانيد بالاتر از پرورش دهندگان خود قرار بگيريد. (ريچارد تمپلر)

خلاقيت باعث پرورش قدرت انطباق پذيري مي شود. (جان ماكسول)

شما ناگزيريد برنامه‌ريزي كنيد تا در زمان كمتر، نتايج بهتري به دست آوريد. (پرمودا باترا)

خنده، بهترين اسلحه جنگ با زندگي است. (آناتول فرانس)

كسي كه مرا از خود براند آزرده ام نخواهد ساخت. (والت ويتمن)

شما نمي توانيد يك بچه ي بد را دگرگون كنيد، ولي رفتار بد را مي توانيد. (ريچارد تمپلر)

خوارترين كارفرما كسي است كه با ندادن و يا كم كردن دستمزد زيردست، فرمانروايي مي كند. (ارد بزرگ)

كسي كه سنگ قيمتي برايش ارزشمند است بايد هر جا مي رود گنجينه ها او را در بر گيرند. (نامشخص)

شما همواره مي‌توانيد با كسالت و سستي، روح خود را به خوابي ژرف فرو ببريد و يا با تلاش و اشتياق، روح‌تان را تازگي ببخشيد…

خواندن و عمل نكردن مثل شخم زدن و تخم نپاشيدن است. (نامشخص)

كسي كه درخت مي كارد عاشق ديگران است. (مثل)

شناخت لحظه‌‌هايي كه با روشن‌بيني، فرسنگ‌ها فاصله دارد، آغاز تغيير مسير به سوي روشن‌بيني است. (وين داير)

خوب فكر كردن يعني اينكه بداني چگونه از ذهن و قلب، از نظم و احساس استفاده كني. وقتي چيزي را بخواهيم، زندگي، ما را به…

كسي كه زمزمه‌ي آرام امواج رودخانه‌ها را بشنود، از هيج جيز، نااميد نخواهد شد. (هنري ديويد تورئو)

شهري كه زمامداران آن هيچ كوششي براي كسب مقام به خرج ندهند، به ناگزير داراي حكومت درستكار و شايسته‌اي خواهد بود. (افلاطون)

خود را بيان كردن هميشه به معناي خطا رفتن است. همواره بر خود آگاه باش؛ خود را بيان كردن براي تو مفهومي جز دروغ گفتن…

كسي كه در جستجوي گل‌هاي راستي است، بايد باغ را براي رويش آماده سازد. (نامشخص)

شوكت و جلال زماني زاده مي شود كه گروهي از مردم در ستايش از يك فرد، حجب و حيا را به كلي كنار بگذارند. (نيچه)

پايداري، عامل كليدي در رسيدن به كاميابي، پس از هر تلاش است. (زيگ زيگلار)

كسي كه جنگجو است، بايد همواره در حال جنگ باشد؛ چون در زمان صلح با خودش درگير خواهد شد. (نيچه)

صاحب اراده تنها پيش مرگ زانو مي زند و آنهم در تمام طول عمرش بيش از يك مرتبه نيست. (نامشخص)

پدر و مادر، زندگيشان را با فروتني به فرزند مي بخشند. (ارد بزرگ)

كسي كه به راه باديه مي‌رود و مُراد نمي‌يابد، بسيار برتر از كسي‌‌ست كه تلاش نكرده، كامياب شود. (نامشخص)

صدقه، راه به خانه ي صاحبش مي برد. (مثل فارسي)

پر اهميت ترين كارها هرگز نبايد قرباني كم اهميت ترين كارها شوند. (گوته)

كسي كه بديهاي همسايه‌اش را چون گندم وجين شده [=پاك شده ار علف هرز] در برابر باد بالا مي‌افكند، ولي بديهاي خويش مي‌پوشد، چون نيرنگ‌بازي…

“طبيعت” خود را به همان گونه كه هست، با سترگي بخشنده و بي تفاوت نشان مي دهد، يعني خشمگين و در عين حال با بزرگ…

پرسشي كه هرگز بدان پاسخ داده نشده است و خود من نيز با وجود سي سال پژوهش و مطالعه براي آن پاسخي نيافته ام اين…

كسي كه به جاي خشمگين شدن، لبخند مي‌زند، هميشه نيرومندتر است. (نامشخص)

طبيعت همانند بيماري جسماني در برابر ضعف اخلاقي واكنش نشان مي دهد. زماني كه بر دامنه ي خطر افزوده مي شود به همان نسبت بر…

پروژه؛ يعني شالوده دادن به يك فرم، درون يك نظم. (نامشخص)

كسي كه با هديه اي به خانه اي مي رود، در آن خانه را به روي خود گشاده مي بيند. (توماس فولر)

عادت، اول دوست انسان است و بعد دشمن او. (مثل اسكاتلندي)

پس فيلسوفان راستين كدامند؟ آنان كه عاشقان ديد حقيقتند. (افلاطون)

كسي كه آرزوهايش سودمند باشد، ثروتمند است. (فرانسوا ولتر)

عاشق تنها زيبايي چهره را مي بيند و دانا زيبايي سيرت را و عارف هر دو زيبايي را. (گوته)

پندارها، فرماندهان دنياي ما هستند. (ناپلئون هيل)

كسي بهتر از درسش استفاده مي كند كه آن را تكرار نمايد، نه آنكه آن را حفظ كند. (مونتن)

عالي ترين سلاح براي مغلوب كردن دشمن، خونسردي است. (مثل انگليسي)

پول، زيبا است، چون به معناي آزادي است. (فرناندو پسوا)

كساني كه عمر خود را به بيكاري و تنبلي مي گذرانند، حق ندارند از روزگار شكايت كرده و بخت و اقبال را مورد سرزنش قرار…

عروس نمي توانست برقصد، مي گفت اطاق كج است. (مثل فارسي)

پول، يك سگ خوشگل را مي‌خرد، ولي تكانهاي دم او را نمي‌خرد. (جاش بيلينگز)