قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

اهل خرد و فرهنگ هميشه زنده اند. (ارد بزرگ)

اوج كارآمدي مديريت اين است كه فرد بداند به چه ميزان و در كجا بايد از قدرت خود بهره گيرد. (منتسكيو)

اولين وظيفه، گرفتن حق خود از زندگي است. (آرتور شوپنهاور)

اي پسر هرچند تو جواني، پيرو عقل باش، نگويم جواني مكن، ليكن جواني خويشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش. چنانچه ارسطاليس مي گويد…

اي عشق! تو افسر زندگي و بختِ بيداري. (گوته)

آيا [ اين ] جهالت نيست كه انسان ساعتهاي شيرين امروز را فداي روزهاي آينده كند. (آرتور شوپنهاور)

آيا متوجه شده ايد كه رؤساي شركت ها هميشه هنگام بازنشستگي كارمندان به آنان مي گويند كه انسانهاي فوق العاده اي بوده اند؟ (نامشخص)

ايراد “برابري” اين است كه ما پيوسته آرزو مي‌كنيم با انسان‌هاي بالاتر از خودمان برابر باشيم. (نامشخص)

ايمان داشته باش كه كوچكترين محبت ها از ضعيف ترين حافظه ها پاك نمي شوند. (ويكتور هوگو)

اين باور كه يك شخص مي تواند به تنهايي كار بزرگي انجام دهد، افسانه اي بيش نيست. (جان ماكسول)

اين خوبي كه در ما وجود دارد؛ كار خدا است. (كنفوسيوس)

اين شما هستيد كه زندگي خود را مي‌آفرينيد. (جك كانفيلد)

اين، گرايش به برنده شدن نيست كه اهميت دارد، چون همه آن را دارند. گرايش به آماده شدن براي برنده شدن مهم است. (نامشخص)

اين هنرمندان و به خصوص هنرمندان تئاتر بودند كه اولين بار به انسانها چشم و گوش دادند تا هر كس آنچه هست، آنچه بر ديگران…

آينده متعلق به افراد با قابليت است. (برايان تريسي)

اينكه برخي مي ترسند يا افسرده مي شوند، به اين دليل است كه آنان سر رشته امور را از دست داده اند؛ بابت احساس بدي…

اينكه ما چگونه روزهاي خود را سپري مي كنيم، در حقيقت بدين معناست كه چگونه عمر خود را مي گذرانيم. (نامشخص)

با انديشه آشفته دانش آموختن، در گردباد آتش افروختن است. (نامشخص)

با بهتر شدن ما، زندگي هم بهتر مي‌شود. تا بيش از آنچه كه هستيم، نشويم، نمي‌توانيم بيشتر داشته باشيم. (جيم رآن)

با توجه به اينكه بازي‌هاي زندگي هميشه يا در حالت كنش است يا واكنش، شما بايد پيوسته، زندگي خود را در راستاي كنش بگذاريد، نه…

با خودتان پيمان ببنديد كه هر روز در هر راهي كه هستيد، بهتر و بهتر شويد. (جك كانفيلد)

اگر روحيه خود را از دست بدهيم بزرگترين قدرت دنيا هم نمي تواند ما را نجات دهد. (نامشخص)

اگر رويايي در سر نداشته باشيد، چه بسا در ظاهر، سخت كار كنيد و باز هم به جايي نرسيد. (فلورانس اسكاول شين)

اگر سخن چون نقره است، خاموشي چون زر پربهاست. (لقمان)

اگر شاهراه زندگي، تنها دو راه بنيادي داشته باشد و مي بايست تنها يكي از آنها را برگزيد، چه كسي مي تواند ادعا كند كه…

اگر شما بكوشيد خود را بر مبناي [فرد] ديگري مورد بررسي قرار دهيد، همواره موجود دست دومي باقي خواهيد ماند. (كريشنا مورتي)

اگر شما هيچ‌گاه تصميم‌گيري نكنيد، چگونه مي‌توانيد تصميم‌گيري‌هاي آينده‌ي خود را بهبود بخشيد؟ (پرمودا باترا)

اگر عينك عادت نداريد، عينك تجربه را به چشم بزنيد و اگر عينك عادت داريد، باز هم عينك تجربه را روي آن به چشم بزنيد….

اگر قدرت قضاوت از قدرت قانون گذاري و اجرايي جدا نباشد، باز هم از آزادي نشاني نخواهد بود. (منتسكيو)

اگر قواعد بازي را ندانيد، امكان بُرد وجود ندارد. (آنتوني رابينز)

اگر كسي با وانهادن خوشي اندك، خوشي بزرگ بيند، پس فرزانه نيز شايد كه خوشي اندك وانهد و به خوشي بزرگ نِگَرَد. (بودا)

اگر كسي را تحقير كردي، معنايش اين است كه خودت بي شخصيت هستي. (مثل هندي)

اگر كشاورزي، مُشتي دانه را در بهار بكارد، نبايد چشم‌داشت برداشتي بزرگ را در پاييز داشته باشد. (جيم رآن)

اگر ما آماده ي بهره گيري از فرصت ها باشيم، فرصت ها هميشه در دسترس ما است. (زيگ زيگلار)

اگر مادري، گونه اي پيشه باشد كه براي جامعه داراي ارزش بسيار است، پس بايد اين نكته را بپذيريم كه مي‌بايست حق و حقوق مادران…

اگر مردم مي دانستند كه پشت سر يكديگر چه مي گويند، به طور حتم چهار نفر دوست در دنيا باقي نمي ماند. (بلز پاسكال)

اگر موفقيت تيم با از خودگذشتگي شما كسب مي شود، چه بهتر كه اين از خودگذشتگي را نشان بدهيد. (جان ماكسول)

اگر مي خواهي رازي را از دشمنان پنهان بداري، آن را هرگز به دوستانت فاش مكن. (بنجامين فرانكلين)

اگر مي خواهيد چيزي را به انسانها ياد بدهيد، بايد در آن مورد برايشان الگو باشيد؛ هيچ راه ديگري وجود ندارد. (آلبرت شوايتزر)

اگر مي خواهيد نزديكانتان از ديدن شما لذت ببرند، بايد از ديدار افرادي كه مي شناسيد، شاد شده و شادماني خود را نشان دهيد. (گوته)

اگر مي‌خواهيد از نظر مادي كامروا شويد، هشيار باشيد و نه تنها به درستي بدانيد كجا هستيد، بلكه به درستي بدانيد به كجا مي‌خواهيد برسيد…

اگر نادان باشي، هرگز بيچاره نخواهي شد. (آبراهام مازلو)

اگر ندانيد كشتي زندگي را به كدام جهت برانيد، باد موافق، هيچ معنايي [ =چَمي ] نخواهد داشت. (نامشخص)

اگر نمي توانيد قهرمان باشيد، دست كم مرد باشيد. (گوته)

اگر هدف نهايي آموزش و پرورش، خودشكوفايي باشد، پس آموزش و پرورش بايد بتواند به مردم كمك كند كه بتوانند از شرطي شدني كه فرهنگ‌شان…

اگر همه چيز خوب بود، زندگي به طرز هولناكي، پوچ ستوه آور مي شد. (ريچارد تمپلر)

اگر هنر و حقيقت نمي توانند با هم زنده بمانند، بگذار هنر بميرد. (رومن رولان)

اگر يكي از مشتاقان كتاب هستيد بزرگترين خوشبختي جهان را دارا مي باشيد. (نامشخص)

آدمی شاگردی است كه درد و اندوه او را آموزش می دهد و هیچ كس بدون احساس این آموزگار قادر به شناسایی خود نیست. آلفرد…

امتحان نهايي دين، دينداري نيست، محبت است. (نامشخص)