ببین که گشته چه خوش زیب شاخسار شگوفه

ببین که گشته چه خوش زیب شاخسار شگوفه
درخت میوه نکو داده است بار شگوفه
کنون که رفت زمستان و نو بهار بیامد
کند تلافیِ ایام برفبار شگوفه
خدای داده بهر فصل زینتی متناسب
شتِاست برف خوش آیند و در بهار شگوفه
چراغ برق ببندی اگر به شاخ درختش
به لیل جلوه کند بهتر از نهار شگوفه
چنین که سیم سفیدش بروی دست نهاده
گمانِ من سرِ گل می کند نثار شگوفه
نهال دلکش شفتالو را به غور نظر کن
که داده است برون چون گل انار شگوفه
به چشم عاشقِ دیدار دلبران طبیعت
چه دلرباست چو خوبان گلعذارشگوفه
به برج حوت که برف است در نواحی کابل
بود به مشرقی و شهر قندهار شگوفه
ورود ژاله که برباد می دهد گل و سنبل
خدا کند که نگیرد تۀ فشار شگوفه
به این نمایش حسن و جمال خویش چه نازی
که هیچ گاه ندیدیم پایدار شگوفه
بکن شتاب چو “بیتاب” از برای تماشا
که بهر کوچ ازین باغ بسته بار شگوفه

صوفی عبدالحق بیتاب

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *