می‌کشد اسیران را از قیامت آنسوتر

می‌کشد اسیران را از قیامت آنسوتر شاهد امل بیدل طرفه کاکلی دارد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ناله سامان جبین سایی اشک است اینجا

ناله سامان جبین سایی اشک است اینجا بیدل عجز نوای ادب اظهار توایم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نتوان به هیچ‌ پرده سراغ وصال یافت

نتوان به هیچ‌ پرده سراغ وصال یافت بیدل‌ ز بوی یوسف ما پیرهن تهیست حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ندانم سایه با بخت‌که دارد توامی بیدل

ندانم سایه با بخت‌که دارد توامی بیدل مقیم روز بودن بر نمی‌آرد ز شبهایش حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نرم‌خویان را نباشد چاره از وضع نیاز

نرم‌خویان را نباشد چاره از وضع نیاز هرکجا آبی‌ست بیدل سوی پستی مایلست حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نفس سرمایه‌ای بیدل ز سودای هوس بگذر

نفس سرمایه‌ای بیدل ز سودای هوس بگذر سحر هم از سر این خاکدان ناکام می‌خیزد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نگردد محرم راز دهانش هیچکس بیدل

نگردد محرم راز دهانش هیچکس بیدل مگر لعلش‌که از شرح معما گفتگو دارد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نواهای دل افسرده بر گوشم مزن بیدل

نواهای دل افسرده بر گوشم مزن بیدل که من از شرم سنگ بی‌شرار خویش می سوزم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیافت سعی تأمل ز شور معنی بیدل

نیافت سعی تأمل ز شور معنی بیدل جز اینکه نغمهٔ ساز ز خود گسستنش است این حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیست بیدل وضع‌ خاموشی نقاب راز عشق

نیست بیدل وضع‌ خاموشی نقاب راز عشق سرمه‌هم چون دود شمع اینجا زبانی می‌شود حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیم چشمک خانه روشن‌کردنی داریم و هیچ

نیم چشمک خانه روشن‌کردنی داریم و هیچ چون شرر بیدل چراغ دودمان فرصتیم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هرجا نم اشکی بتپد در کف خاکی

هرجا نم اشکی بتپد در کف خاکی ای خوش‌نگهان بیدل زار است ببینید حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هرکس به قدرهمت خود ناز می‌کند

هرکس به قدرهمت خود ناز می‌کند بیدل غم تو دارد اگر خواجه مال داشت حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

همچو دریا بیدل از موج بزرگی دم مزن

همچو دریا بیدل از موج بزرگی دم مزن پشت دست خود به دندان ندامت‌کندن است حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هوای لعلش کراست بیدل که‌ با چنان قرب همکناری

هوای لعلش کراست بیدل که‌ با چنان قرب همکناری به بوسه‌گاه بیاض گردن ز دور لب می‌گزد گریبان حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هیچکس ‌نگسیخت ‌بیدل ‌بند اوهامی که نیست

هیچکس ‌نگسیخت ‌بیدل ‌بند اوهامی که نیست آسمان ‌عمری‌ست ‌می‌گردد به‌جست‌وجوی مرد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

یار غافل نیست بیدل لیک از شوق فضول

یار غافل نیست بیدل لیک از شوق فضول لغزش پا در هوای اشک دارد آه را حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

یک نگه‌کم نیست بیدل فرصت عمرشرار

یک نگه‌کم نیست بیدل فرصت عمرشرار آسمان طرح درنگم در شتاب انداخته حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب