قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

علت اينكه ما از موسيقي خوشمان مي آيد اين است كه در دنياي رؤياهاي خود فرو مي رويم. سرشت هاي عالي، موسيقي را دوست مي…

تنها زماني كه داراي يك فرزند پسر شدم، حس مردها را شناختم. (نامشخص)

هدف نهايي زندگي، دانش نيست، كردار است. (نامشخص)

عمري را هدر دادم تا بفهمم فهميدن همه چيز لازم نيست. (نامشخص)

تنها قانون درست آن است كه به آزادي منتهي شود؛ قانون ديگري وجود ندارد. (ريچارد باخ)

هدف از زندگي كردن بر روي زمين اين است كه جان بايد رشد كند، بنابراين رشد كنيد! با انجام دادن كاري كه درست است. (نامشخص)

عيبهاي ديگران را نبايد با انگشت كثيف نشان داد. (مثل ايتاليائي)

تنها كساني كه دل و جرات شكست هاي بزرگ را دارند به توفيق هاي بزرگ دست مي يابند. (نامشخص)

نيكان از دور بدرخشند، چون كوههاي پوشيده از برف. بَدان ديده نشوند، چون تيرهايي كه به شب اندازند. (بودا)

غرور و خودبيني را ابزار باز شناختن و نشان ترقي قرار ندهيد. زيرا در اين راه پر پيچ و خم، پرتگاههاي وحشتناك زيادي وجود دارد….

تنها مرگ است كه دروغ نمي گويد. (نامشخص)

نيروي انگاره ي ما، ده بار توانمندتر از نيروي اراده است. (آنتوني رابينز)

فاجعه بزرگ زندگي در مرگ انسان نيست، در دست شستن از عشق ورزيدن است. (ويليام سامرست موام)

تنها يك چيز هست كه برآورده شدن رويايي را ناممكن مي سازد و آن، ترس از شكست است. (پائولو كوئيلو)

نويسنده خردمند هنگام نوشتن براستي با ما حرف مي زند و به همين جهت قادر است در آن واحد، هم سرگرممان كند و هم به…

فراگيري را از بهترينها آغاز كنيد. (نامشخص)

تنهايي، گاه آدم‌ها را پَس مي‌زند، گاه نيز تنهايي، آدم‌ها را به سوي خود مي‌كِشد؛ چون به همان اندازه كه درياچه وجود دارد، تنهايي هم…

نيرومندترين اهرمها، اراده است. (ساموئل بكت)

فراموش نكنيد كه مرگ، يك بار تجربه مي‌شود؛ ولي ترس از مرگ، در هر دَم، شما را مي‌كُشد. (وين داير)

تو با حقايقت سخت فرو مي كوبي. اما چماقت از من مي راند اين حقيقت را! (نيچه)

نويسنده اي كه خواهان ايجاز بيان است بايد انديشه خود را گسترش بخشد، نه برعكس. (آرتور شوپنهاور)

فرد خودپسند از هر نظر نيكي كه درباره خود مي شنود، خوشحال مي شود (بدون توجه به سودمندي و يا اصولا درستي يا نادرستي آن)…

تو نان مي خوري و زنده هستي و من نان مي دهم و زندگي مي كنم. (مثل فرانسوي)

نود و هشت درصد موفقيتها عرق روي پيشاني است و تنها دو درصد الهام از درون است. (توماس اديسون)

فردي كه ديگران را بشناسد، خردمند است و كسي كه خود را مي‌شناسد، دانا. (لائو تزو)

توان رهبري آميزه اي از مهارتهاي گوناگون است كه كمابيش مي توان همه آنها را آموخت و اصلاح كرد. (جان ماكسول)

نه رنج انساني بي نهايت است و نه رنج ما ارزش برتري از خود رنج را دارد كه بايد تاب آوريم. (فرناندو پسوا)

فرصت هاي كوچك، بيشتر، آغازگر كارهاي بزرگ اند. (دموستن)

توانگران، بيشتر با افرادي به سر مي‌برند كه دلبستگي چنداني به ايشان ندارند. (ديويد كيتس)

نمي‌توانيد فقط با خيره شدن به آب، از دريا بگذريد. (رابيندرانات تاگور)

فرمان دادن و فرمان بردن، كار را به پايان نمي رساند. همكاري و همفكري است كه شگرد راستين مديريت كامياب به شمار مي رود. (كونوسوكي…

تولد و مرگ را درماني نيست. مهم اين است كه فاصله ميان اين دو را، شاد زندگي كنيم. (جرج سانتايانا)

نه جايي كه از آن مي آييد، بلكه جايي كه بدان روان ايد شرف شما خواهد بود! اراده ي شما و پاي شما كه مي…

فرومايگي و خواري، روش زندگي انساني‌ست كه از آنچه بايد انجام مي‌داده، سر باز زده است. (نامشخص)

پاداش هاي بزرگ، پيشامدهايي هستند كه به زودي فراموش مي شوند، ولي موهبت هاي كوچك زندگي، پيوسته هستند. (زيگ زيگلار)

نمي دانم عشق چيست و چگونه سپري مي شود. (نامشخص)

فضيلت شما همانا عزيزترين چيز شماست. تشنگي حلقه در شماست؛ هر حلقه از آن رو مي گردد و مي كوشد كه به خود باز رسد….

برخي از مردم بسيار دارند، ولي اندك مي‌بخشند و مي‌بخشند براي آنكه نام آور شوند. (جبران خليل جبران)

نماز عشق ترتيبي ندارد؛ چرا كه با نخستين سر بر خاك گذاردن، ديگر برخواستني وجود ندارد. (ارد بزرگ)

فقط خودت مي داني كه چه چيزي برايت بهترين است. (پائولو كوئيلو)

برخي نويسندگان نه جان اند و نه شراب، اما جان شراب اند؛ آنها مي توانند به كام شعله روند و سپس گرما دهند. (نيچه)

نگذاريم تقويم و ساعت، اين حقيقت را از يادمان ببرد كه لحظه لحظه ي زندگي يك معجزه است و در پس آن، حقيقتي. (نامشخص)

فقط يك دنيا وجود دارد، آن هم دنياي توانگران است و كنار آن يا پشت سرش، ساختمان‌هاي بي‌قواره‌ي پس مانده‌هاي اين دنيا. (كريستين بوبن)

برگزيدن پدر و مادر، دست خود انسان نيست، اما برگزيدن مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است. (نامشخص)

نقطه‌ي عطف، جايي است كه ديگر از حالت مادر و دختر، خارج و به افرادي بالغ و دوست يكديگر تبديل مي‌شويد. (نامشخص)

فلسفه نبايد از زندگاني شخصي بكاهد، بلكه بايد بر آن بيفزايد. (برتراند راسل)

برنج سرد را مي توان خورد، چاي سرد را مي توان نوشيد، اما نگاه سرد را نمي توان تاب آورد. (ضرب المثل چيني)

نگاهت رنج عظيمي است، وقتي به ياد من مي آورد كه چه چيزهاي زيادي را هنوز به تو نگفته ام. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

فيلم فقط در تاريكي سالن سينما زنده است. (نامشخص)

بزرگترين اميد آن است كه اميد را به قصد كشت، كتك بزنيم. (جان اشتاين بك)