ماده تاریخ، انحلال عدلیه نقل از جنگ خطی کوهی کرمانی

ماده تاریخ، انحلال عدلیه نقل از جنگ خطی کوهی کرمانی تا به کی داری به ایران و به ایرانی امید تا به کی گوئی که…

ادامه مطلب

مسمط وطنی

مسمط وطنی عیدِ جم شد ای فریدون‌خو بت ایران‌پرست مستبدی خوی ضحاکی است این خو نِهْ ز دست حالیا کز سَلْم و تور انگلیس و…

ادامه مطلب

عید جم گشت ایا ماه منوچهر عذار

عید جم گشت ایا ماه منوچهر عذار بنما تهمتنی خون سیاووش بیار آخر ای هموطنان شوکت ایران به کجاست علم و ناموس وطن‌دوست وزیران به…

ادامه مطلب

ای وطن پرور ایرانی با مسلک و هوش

ای وطن پرور ایرانی با مسلک و هوش هان مکن جوش و خروش پندهای من با تجربه بنمای بگوش گر توئی پند نیوش اجنبی گر…

ادامه مطلب

لرد کرزن عصبانی شده است

لرد کرزن عصبانی شده است تا بود جان گرانمایه به تن سر ما و قدم خاک وطن بعد از ایجاد صد آشوب و فتن بهر…

ادامه مطلب

مسمط ذوقافیتین

مسمط ذوقافیتین چند سازی فصل گل در ساحت مشکوی کوی خیز و کن در باغ ای ماه هلال ابروی روی در کنار جوی جا با…

ادامه مطلب

سخت بسته با ما چرخ، عهد سست پیمانی

سخت بسته با ما چرخ، عهد سست پیمانی داده او بهر پستی، دستگاه سلطانی دین ز دست مردم برد، فکرهای شیطانی جمله طفل خود بردند،…

ادامه مطلب

نصرة الدوله در فنای وطن

نصرة الدوله در فنای وطن در اروپا کند تلاشی ببین گاه پاریس و گه ژنو او را با لبی پر ز ارتعاش ببین در بر…

ادامه مطلب

در زندان ثبت

در زندان ثبت هیچ دانی از چه خود را خوب تزئین می‌کنم بهر میدان قیامت رخش را زین می‌کنم می‌روم امشب به استقبال مرگ و…

ادامه مطلب

مسمط بهاریه

مسمط بهاریه تا کیومرث بهار آمد و بنشست به تخت سر زد اشکوفه سیامک‌سان از شاخ درخت غنچه پوشیده چو هوشنگ زمردگون‌رخت بست طهمورث بر…

ادامه مطلب

خطاب به تاریخ

خطاب به تاریخ راستی نبود به‌جز افسانه و غیر از دروغ آنچه ای تاریخ وجدان‌کش حکایت می‌کنی بی‌جهت از خادم مغلوب گویی ناسزا بی‌سبب از…

ادامه مطلب

دانی که بود سپیدرو نیک‌عمل

دانی که بود سپیدرو نیک‌عمل پیش رفقا؟ یا کیست سیه‌نام در انظار ملل از حب طلا؟ آن کارگری که می‌خورد نان جوین با زحمت دست…

ادامه مطلب

تا نشود جهل ما به علم مبدل

تا نشود جهل ما به علم مبدل پیش ملل بندگی ماست مسجل توده ما فاقد حقوق سیاسی است تا نشود جهل ما به علم مبدل…

ادامه مطلب

شب دوشین که شبی بود شبیه شب قدر

شب دوشین که شبی بود شبیه شب قدر همچو نوروز درآمد ز در آن سمین صدر ابرویش بود به رخ همچو هلالی در بدر بر…

ادامه مطلب

تهران – آذربایجان

تهران – آذربایجان بود اگر تهران دمی در یاد آذربایجان بر فلک می‌رفت کی فریادِ آذربایجان خاک خودخواه خطرخیز ری بی‌آبروی داد بر باد فنا…

ادامه مطلب

چکامه وطنی

چکامه وطنی مرا بارد از دیدگان اشک خونی بر احوال ایران و حال کنونی غریقم سراپای در آب و آتش ز آه درونی ز اشک…

ادامه مطلب

با آنکه بود موجد نعمت دهقان

با آنکه بود موجد نعمت دهقان با اجرت کم با آنکه بود موجب رحمت دهقان سر تا به قدم با رحمت خود اسیر زحمت زارع…

ادامه مطلب

ایران – اسلام

ایران – اسلام ای وطن پرور ایرانی اسلام پرست همتی ز آنکه وطن رفت چو اسلام ز دست بیرق ایران از خصم جفاجو شده پست…

ادامه مطلب

قوام السلطنه

قوام السلطنه محو شد ایران ز اقدام قوام السلطنه محو بادا در جهان نام قوام السلطنه مذهبش کافر پرستی دینش آزادیکشی ای دریغ از دین…

ادامه مطلب

اوضاع داخله

اوضاع داخله در پانزده ربیع الثانی سنه هزاروسیصدوچهل هجری قمری که گویا وزارت کشور اخبار داخله را به اداره روزنامه طوفان نفرستاده بود این رباعی…

ادامه مطلب

قسمتی از قصیده در انتقاد قرارداد وثوق الدوله

قسمتی از قصیده در انتقاد قرارداد وثوق الدوله داد که دستور دیو خوی ز بیداد کشور جم را به باد بی هنری داد داد قراری…

ادامه مطلب

ای دموکرات بت باشرف نوع‌پرست

ای دموکرات بت باشرف نوع‌پرست که طرفداریِ ما رنجبران خوی تو هست اندرین دوره که قانون‌شکنی دل‌ها خست گر ز هم‌مسلکِ خویشت خبری نیست به…

ادامه مطلب

فرخی » کاین ادبیات سروده است خشن

«فرخی » کاین ادبیات سروده است خشن عذرخواه است صمیمانه ز ابناء وطن هر که را دوخته شد در ره مشروطه دهن پر بدیهی است…

ادامه مطلب

پرد ز افق بر چرخ فواره خون هر روز

پرد ز افق بر چرخ فواره خون هر روز تا غوطه زند خورشید از خون خیابانی

ادامه مطلب