«کمال خجندی» ملقب به شیخ کمال شاعر و عارف قرن هشتم هجری و هم عصر خواجه حافظ شیرازی است. کمالالدین مسعود، ملقب به شیخ کمال و متخلص به کمال، اصالتا از خجند، بخشی از ماوراءالنهر و در شمال تاجیکستان کنونی، شاعری سرشناس و عارفی برجسته بود که عرفان وی بر طبع شعرش غلبه داشت و محضرش خوشتر از طبعش بود. وی از شاعران قرن هشتم است که در زمان سلاطین جَلایر، در تبریز زندگی میکرد و مخصوصا در غزلسرایی مهارت داشت.
درباره شعرهای خجندی نوشته شده است: «اشعار اصلی او غزل های وی است که دیوان مفصلی را همراه چند رباعی و قطعه در حدود هشت هزار بیت تشکیل میدهد و نسخ متعدد از آن موجود است و به طبع رسیده. آثارش را نخستینبار یکی از مریدانش، بعد از بازگشت او از سرای به تبریز، مقارن سال 798 جمعآوری کرده و گفته است که دیوان شامل اشعار و غزلهایی است که پیش از رفتن از تبریز و هنگام اقامت در شهر سرای سروده بود.»
یکی از مفردات شیخ کمال خجندی به شرح زیر است:
«ز چیست قهقههی شیشههای می، دانی؟
به ریش محتسب شهر میکند خنده»
غزلیات – رباعیات – مستزاد – مقطعات – معمیات – قصاید – مثنوی – مفردات