تاریخ جلوس مظفرالدین شاه

تاریخ جلوس مظفرالدین شاه تاریخ جلوس شه مظفر آن خسرو آفتاب تمکین جستم ز خرد نکو سرائید لفظی خوش و گفته نوآیین گفتا که دو…

ادامه مطلب

بسکه از بخت خویش مایوسم

بسکه از بخت خویش مایوسم جاودان اندرین سرای سپنج روز تا شب بسان نرادان با غم دل همی زنم شش و پنج استخوانیست پیکرم بی…

ادامه مطلب

ای مجیرالسلطنه از سعدالملک

ای مجیرالسلطنه از سعدالملک دفتری دارم ز سر تا پا گله گر بگوئی بنده را کز دامنم دست برکش چون نیم او را لله پاسخت…

ادامه مطلب

آن را که پدر تجربت و فضل نیاموخت

آن را که پدر تجربت و فضل نیاموخت زود است که از کار فلک تجربه گیرد و آن خوی که گردون نکند چاره او را…

ادامه مطلب

ارشدالدوله ای که پیش لبت

ارشدالدوله ای که پیش لبت با زبان فصیح خاموشم روز جمعه فرامشم نکنی ای که هرگز نه ای فراموشم

ادامه مطلب

من که بی تاج و تخت و گنج و سپاه

من که بی تاج و تخت و گنج و سپاه در اقالیم سبعه سلطانم بی قیاس مقام و منصب و مال بنده مصطفی قلی خانم

ادامه مطلب

ماده تاریخ قنات نوین نیر الدوله در مشهد

ماده تاریخ قنات نوین نیر الدوله در مشهد در زمان شهریار دادگر «شه مظفر» خسرو گیتی ستان داور مشرق زمین «سلطان حسین » آنکه رایش…

ادامه مطلب

گفت آذرباد مهر اسپنتمان

گفت آذرباد مهر اسپنتمان هرکرا این پنج شاد از بعث و نشر شرم یزدان و شکوه مردمان بیم دوزخ مهر جان امید حشر

ادامه مطلب

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید دو چشم گیتی چون او یکی سپهبد راد دو چیز بنده فرمان اوست خامه و تیغ دو چیز زنده…

ادامه مطلب

شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو

شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو گشت بازار معارف گرم و پشت دین قوی قطب عالم باش و خورشید جهان اندر زمین…

ادامه مطلب

ذیل تصویر خود در مدح نقش نقاش نوشته

ذیل تصویر خود در مدح نقش نقاش نوشته حبذا نقشی که بنمود آشکارا میر خضر آساز کلک چون مسیحا میرزین العابدین نقاش ایران کش همی…

ادامه مطلب

در مقدمه شاهنامه

در مقدمه شاهنامه فروشد به فرمان یزدان پاک ز رخشنده گردون بر این تیره خاک یکی نامه آسمانی بدست نبشته در آن راز بالا و…

ادامه مطلب

در تهنیت ولادت

در تهنیت ولادت چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن نهم از ماه شوال…

ادامه مطلب

خطاب به آقای میرزا احمدخان مدعی العموم

خطاب به آقای میرزا احمدخان مدعی العموم چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس در سپهر آرد ستاره در بهشت آرد گیا چون فراوان…

ادامه مطلب

حسرت نعمت

حسرت نعمت چون در زریق که اکنون ملک حاجی حسینقلی خان نظام الدوله است جناب بیگلربیکی آذربایجان که شمس المعالی در حسرت نعمت وی مرده…

ادامه مطلب

تاجگذاری پادشاه

تاجگذاری پادشاه آفتابی است تاج شاهنشاه سایه گستر بفرق ظل اله آفتابی فراز سایه حق سایه ای زآفتاب هشته کلاه آفتابی که زهره و مه…

ادامه مطلب

بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل

بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل چند چیز آورده ام کز نامشان هستم خجل سکر از شکر شراب از شعر و مشک از نوک…

ادامه مطلب

ای که دایم کدیور قلمم

ای که دایم کدیور قلمم تخم مهرت به مزرع دل کاشت در حضور تو خامه ام شرحی غم دل را درین صحیفه نگاشت پختم از…

ادامه مطلب

امیر حشمت جادوکش آنکه در گیتی

امیر حشمت جادوکش آنکه در گیتی سپاهیئی است به میدان جنگ مریخش چو کرد تخلیه تبریز را ز لشکر روس «امیر حشمت جادوکش » است…

ادامه مطلب

ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین

ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین لباس عافیت از تیغ ظلم چاک شده حکیم گفت ازین خاک امید خیر مدار که صد هزار…

ادامه مطلب

همه صاف طینت همه پاکدامن

همه صاف طینت همه پاکدامن همه با شهامت همه با فتوت همه شیر خورده ز پستان دانش همه بسته با علم عقد اخوت همه زاده…

ادامه مطلب

مگرد ای پسر گرد دانش که دانش

مگرد ای پسر گرد دانش که دانش تنت غرق اندوه تا گردن آرد ره ابلهی جوی کآیین فکرت ترا روز تا شب به خون خوردن…

ادامه مطلب

ماده تاریخ عزل عین الدوله

ماده تاریخ عزل عین الدوله چونکه براخیه خر میر آخور عشوه هایش همه دروغی شد ماست را کیسه کرد و کلک قضا بهر تاریخ گفت…

ادامه مطلب

گفت با جفت خویش شیخ حسن

گفت با جفت خویش شیخ حسن کای پری پیکر لطیف اندام تا که در مستراح عبدعظیم بودم ابریق دار خاصه و عام اندران مرتع خصیب…

ادامه مطلب

عید غدیر در مجلس عقد ظهیرالاسلام

عید غدیر در مجلس عقد ظهیرالاسلام دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد امروز جای هر کس پیدا شود…

ادامه مطلب

شاهین تیز پنجه زرین پرم پرید

شاهین تیز پنجه زرین پرم پرید خواب از درون دیده و هوش از سرم پرید در جنگ اژدها نپریدی کک نرم اینک ز بانک مرغ…

ادامه مطلب

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی بار لبو نهاده پشت دراز گوشی می گفت گرم و داغ است شیرین لبوی قندی وافکند از این ترانه…

ادامه مطلب

در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی

در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت زسوگ او همه دلخسته و پریشانیم بر این بزرگ پدر…

ادامه مطلب

در جشن افتتاح مدرسه سادات فرماید

در جشن افتتاح مدرسه سادات فرماید مرغان بهشتی به سحر نغمه سرایند بر روی گل تازه به گلزار سعادات یا درس همی خوانند اطفال سخنگوی…

ادامه مطلب

خطاب به آقای بینش

خطاب به آقای بینش ذره بینی که ماند از این ذره روز پیشین به خانه بینش سیداصغر به بنده باز آورد گشت پیدا نشانه بینش

ادامه مطلب

چو سالار دولت پی جنگ ملت

چو سالار دولت پی جنگ ملت به دزدان و بی دولتان معتصم شد چنان تاخت در کین که بر اهل غیرت قتالش همی فرض و…

ادامه مطلب

تا سپهدار به شطرنج هنر

تا سپهدار به شطرنج هنر چیره بر دشمن خونخوار شده ماحی سیرت ناهنجاران حامی زمره احرار شده چتر استبداد از صرصر داد پست و وارون…

ادامه مطلب

بحاجی رضاخان دکتر بگوی

بحاجی رضاخان دکتر بگوی که جام طمع را حمیه توئی چو از دوده حارث کلده ای گل بوستان سمیه توئی چو عم تو باشد زیادبن…

ادامه مطلب

ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان

ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان اره بیداد بینی سوی دست اره بین گرنه دستش از تو بودی کی بر آوردی بعمد از برای…

ادامه مطلب

آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز

آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز گشته برابر چهار عید مبارک آمده از پی چهار…

ادامه مطلب

ادیب الممالک

ادیب الممالک در سفر دوم که بآذربایجان آمده بودم این قطعه را از تبریز به کردستان خدمت خداوندزاده آقای عبدالحسین خان امیر تومان که به…

ادامه مطلب

نیز در مدح مظفرالدین شاه

نیز در مدح مظفرالدین شاه کسان زخارف دنیا بدین خریدارند تو این جهان بفروشی و نام نیک خری چو نام نیک بماند بجای بگذاریش چو…

ادامه مطلب

مروان بن محمد مروان بن حکم

مروان بن محمد مروان بن حکم در سال یکصد و سی و دو ارتحال یافت در بام ملک نوبت عباسیان زدند وز خاندان حرب شهی…

ادامه مطلب

ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار

ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار شهنشاه ایران محمدعلی شه بگردون دولت برافراشت خرگه سریر از سپهر آمدش افسر از خور سپاه از کواکب شدش رایت…

ادامه مطلب

گفت ظریفی که دولت از حدث اندر

گفت ظریفی که دولت از حدث اندر ریش بیالود و خم شدش کمر از دین عین نجس را اگر ازاله توان کرد کوژی و آلودگی…

ادامه مطلب

عضدالدوله را ز بنده بگوی

عضدالدوله را ز بنده بگوی که نخواهم دلت غمی باشد کوهت ارسفته شد به دیلم سخت خاطرت جفت خرمی باشد زانکه بر اتفاق اهل سیر…

ادامه مطلب

سید یحیی دولت آبادی

سید یحیی دولت آبادی تازه در سلک آدمی شده ای وین عجب تر که در معارف ملک تو رئیس اکادمی شده ای

ادامه مطلب

دوش گفتم بدوستی که بود

دوش گفتم بدوستی که بود حفظ این آب و خاک بر همه دین راز حب الوطن من الایمان هست دستور سید ثقلین وز برای رواج…

ادامه مطلب

در نعت حضرت رسالت

در نعت حضرت رسالت آن درختی که چون ز خاک برست سایه بر هفتم آسمان گسترد آشکار است از شکوفه آن که بر زندگی ببار…

ادامه مطلب

در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری

در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف تیر سهم و کهکشان زه چرخ گردون قوس شد از زلال کوثر جود…

ادامه مطلب

خسروا ای که ز ابر احسانت

خسروا ای که ز ابر احسانت گشته سیراب کشت آز و نیاز آفتاب از رخ تو جسته فروغ آسمان بر در تو برده نماز آب…

ادامه مطلب

چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان

چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان ز ماتمش همه افکار و دل دو نیم شدند فزود امیری دنبال غم به مصرع و…

ادامه مطلب

پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار

پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار پیوند در گسسته حبیبت رضاقلی از کثرت جراحت و درد از علاج آن مأیوس گشته است طبیبت رضاقلی…

ادامه مطلب

باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند

باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند خدایگانا میرا ز حال خود قدری به حضرت تو سرایم که جان کتمان نیست…

ادامه مطلب

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته صیت دانش در صف کون و مکان انداخته گه چو ابر اندر بهاران خیمه بر دریا زده گه…

ادامه مطلب