در برانداز زمان زمزمه آغاز کنید

در برانداز زمان زمزمه آغاز کنید دستِ جان از غمِ زنجیرِ اجل باز کنید در فراپرده‌ی اسرار خدا خیمه زنید از خودِ بی‌دلِ بندی‌شده پرواز…

ادامه مطلب

بهار برگشت

بهار برگشت، ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭ اﻧﺘﻆﺎﺭ ﺭﺳﻴﺪﻧﺶ ﺗﺎ واپسین ﻟﺤﻆﻪ‌های ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺗﺒﺮﺑﻪ‌ﺩﻭﺷﺎﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ در این سرود در این سرودِ سراسر دود ﻫﺰاﺭ ﻗﺮﻥ اﻧﺪﻭﻩ را…

ادامه مطلب

از این بالاتر از جانِ به خون‌آغشته‌ی ما آخ!

از این بالاتر از جانِ به خون‌آغشته‌ی ما آخ! الا ای زندگی، ای دیو، ای اژدر چه‌می‌خواهی! هلال فرشیدورد

ادامه مطلب

آبروی عشق

آبروی عشق ای وعده‌ی بزرگ! ای عهد آتشین! ای رود رهنورد خروشان دلنشین! هنگامه‌گاهِ عرصه‌ی پرواز هر نفس نقشینه‌ی بلوغ چکاد سریر نور تکرارِ سقف…

ادامه مطلب

بهار برگشت

بهار برگشت ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭ اﻧﺘﻆﺎﺭ ﺭﺳﻴﺪﻧﺶ ﺗﺎ واپسین ﻟﺤﻆﻪ‌های ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺗﺒﺮﺑﻪ‌ﺩﻭﺷﺎﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ در این سرود در این سرودِ سراسر دود ﻫﺰاﺭ ﻗﺮﻥ اﻧﺪﻭﻩ را…

ادامه مطلب

شب

شب افسرده بود روز فانوس چشم شام بر آغوش تیر‌ه¬گی در انعکاس سرفه‌ی مهتاب بلکه داشت غوغای یأس ترانه‌ی ناقوس می‌سرود از بام نبض‌ها آن‌سوی…

ادامه مطلب

جنگ

جنگ تا شد بلند زنگِ نفس دنگ، دنگ، دنگ مردیم بار بار ولی رنگ، رنگ، رنگ جایِ غرورِ خام زمان جوش می‌زند در دیگ سرنوشت…

ادامه مطلب

زندگی

زندگی جادوگرِ گمان‌زنِ زَنگی‌ست زندگی گندابه‌‌گاهِ گنبدِ سنگی‌ست زندگی گرگ‌آشنا گذرگه‌ی تنگِ تگرگ و مرگ پیرنگِ جلگه‌‌های شرنگی‌ست زندگی هنگامه‌ی گرایشِ گمگشته‌گان گنس گردشگرِ سَتنگ…

ادامه مطلب

ردستان

ردستان قراری از بلندی‌های اندوه سر نمی‏‌پیچد نفس‌ها خفته در گودال ‎تاریکی سکوت حیران‌تر از فریاد فضا یخ‌بسته در یخچال ‎بیدادی حیا فرسوده، همت مرده…

ادامه مطلب

غزل صوتی

غزل صوتی ﻣﻦ ﺳﺎﺯ و ﺳﻮﺯ و ﺭاﺯ ﻭ ﻧﻴﺎﺯِ ﺯﻣﺎﻧﻪاﻡ ﺯﺧﻢِ زﺑﺎﻥِ ﺯﻣﺰﻣﻪی ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪاﻡ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﺮاﺭ، ﺷﺮﺷﺮ ﺷﻌﺮ ﻭ ﺷﺮاﺏ ﻭ ﺷﺮﻡ ﺷﻤﺎﻃﻪی…

ادامه مطلب

مرزها

مرزها کاش آدم به بزرگیِ خودش پی ببرد های ای مردم دیر! من که در عرصه‏ی این تنگ به تنگ آمده‌ام تشنه‏ی خون زمانم چه…

ادامه مطلب

معکوسِ سرنوشتِ سکون است زندگی

معکوسِ سرنوشتِ سکون است زندگی پرونده‌ی قطورِ قرون است زندگی چون موج‌‌های رودِ برآشفته در شتاب گاهی بلند و گاهی نگون است زندگی امروز را…

ادامه مطلب

گریبان ابتذال

گریبان ابتذال ای وانشسته‎گان فروخفته در سکوت! انجام چیست؟ جز این‌که از کرشمه‌ی آغازهای پوچ آغاز می‌شود در شاید و نباید و باید عبور ‎‏را…

ادامه مطلب

فراخوان

فراخوان قراری بر نشاید بود بیابان در بیان راه باید زد ندارد روزنی آنسوتر از آن سوی بی‌سویی موازی‌های ناموزون امواج حضور اینجا نه پیگرد…

ادامه مطلب

وحشی

وحشی گلشن‌شکر بنفشه‌ی شهد‌ٱشیان شدی روشن‌شرف نشینِ شفاعت‌فشان شدی دوشیزه‌ی شراره‌ی شمشیر هرچه شعر شیرازه‌ی شکایت شیرین کشان شدی شه دختِ شعله‌سارِ شکرخندِ شوخ چشم…

ادامه مطلب

وارثان جم

وارثان جم هوشنگیان شاد مهبودیان پاک هیشوی‌یان مهر سیندخت‎های عشق گردآفریدها سالارسارهای نریمانیانِ نام فرامانروافرازِ فریدونیان فر بهرامیانِ غرقه‌ی تیغ تژاوها گیوانِ ‌آبروی غریوان سرسکو…

ادامه مطلب