معکوسِ سرنوشتِ سکون است زندگی

چون موج‌‌های رودِ برآشفته در شتاب
گاهی بلند و گاهی نگون است زندگی

امروز را پیاده به فردا چه می‌کنی!
ای بی‌خبر ز خویش کنون است زندگی

منظور را دچار پراکنده‌گی مکن
محتاجِ یک‌ پیاله‌جنون است زندگی

این زورقِ شکسته به ساحل چه‌سان رسد!
دریایی پرتلاطمِ خون است زندگی

بر اَبلَق زمانه نَفَس، بیشتر مَناز
پنهان در آستینِ قلون است زندگی

یک‌ذره در شناسِ بقا پی‌نبرده‌ایم
برون سر از چگونه و چون است زندگی

با ریشه‌های غرقِ تبر این درختِ رنج
تصدیق می‌کند که زبون است زندگی

هلال فرشیدورد
کابل ۲۰۲۰