جنگ

جنگ

تا شد بلند زنگِ نفس دنگ، دنگ، دنگ
مردیم بار بار ولی رنگ، رنگ، رنگ

جایِ غرورِ خام زمان جوش می‌زند
در دیگ سرنوشت جهان سنگ، سنگ، سنگ

در تنگنایِ وسعت احساس کرد دود
اندیشه را تحمل دل بنگ، بنگ، بنگ

ساقی مریز باده‌ی ناجور را دیگر
در ساغرِ که پرشده از منگ، منگ، منگ

گنجایشِ ظهور مرا زندگی کم است
سر می‌رود حضورم از این تنگِ تنگِ تنگ

تا کی چنین به کامِ سگ‌ات می‌کشانی‌ام؟
ای بی پدر پدیده‌ی بد جنگ، جنگ، جنگ

هلال فرشیدورد
1395- کابل

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *