عاشق

عاشق
بار گران دنیا، باشد به دوش عاشق
این را دهد گواهی، حال خموش عاشق
گرچند شور و آشوب، گیرد تمام عالم
جز گفتگویی عشقی، ناید به گوش عاشق
آن کس که راز عاشق، داند یقین که داند
از کهکشان فراتر، جوش و خروش عاشق
بازار تن فروشان، هر لحظه در کساد است
آن کس که سعی ورزد، بهر فروش عاشق
از سوی دلربایان، مَیلی اگر نباشد
مِیلی نمیگیرد جا، این سعی و کوش عاشق
از زیب و زین دنیا، تلخ و شیرین دنیا
جز شور عشق ناید، در طبع و خوش عاشق
عالم به دید عاشق، بحریست بی کرانه
تصویری از سکوت است، رسم و نقوش عاشق
جز عشق و مهر ورزی، بر عاشقان نشاید
برده است ای خردمند، این عقل و هوش عاشق
محمد خردمند
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *