قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

عشق، كمال طلب نيست؛ ما هم نبايد باشيم. (لئوبوسكاليا)

كارهاي هوشمندانه، برنامه‌ريزي شده، سخت كوشانه و پاپا، موجي از انرژي‌هاي تَر و تازه را مي‌آفرينند و ما را به سمت آينده‌اي مهيج [=برانگيزاننده] كه…

عشق مثل آبه، مي توني تو دستات قايمش كني، اما يه روز دستاتو باز مي كني مي بيني همش چكيده بي اينكه بفهمي دستت پر…

كارايي اساس بقا است، اما لازمه موفقيت ثمربخش بودن است. (جان ماكسول)

عشق، نمك پاشيدن به زخم‌هاي كهنه نيست، مرهم نهادن است و شفا بخشيدن. برخاستن و پيش رفتن است و آشتي كردن با زندگي. (لئوبوسكاليا)

كار شاعر اين نيست كه رخدادهاي حقيقي را نقل كند، بلكه كار او اين است كه آن چيزهايي را روايت كند كه بنابر احتمال يا…

عشق، هم مسري [ =سرايت كننده ] است و هم محدود. (اريك نيوتن)

هر آنچه كه ما هستيم، نتيجه‌ي آن چيزي‌ست كه بدان انديشيده‌ايم. (بودا)

عشق و سختي بهترين وسيله ي آزمايش زندگي زناشويي است. (ساموئل اسمايلز)

هر آزمون و آزمايش يك هتك شرف و حيثيت روشن و پايدار است. (نامشخص)

عشق يعني اراده به توسعه خود با ديگري، در جهت پيشرفت رشد دومي. (اسكات پك)

هر آنچه در ستايش فقر گفته شود، اين حقيقت باقي‌ست كه بدون ثروت نمي‌توان زندگي كامل و كامروايي داشت. (نامشخص)

عشقي كه دار و ندار خود را ارزاني كند، آري، همان و بلكه بيش از آن دريافت خواهد كرد. (نامشخص)

وظيفه ي اصلي انسان در زندگي، تلاش براي زايش دوباره ي خودش است، تا شايستگي هاي دروني خود را شكوفا سازد. (نامشخص)

وجود تنها يك آدم بي نشاط كافي است تا كل يك خانه را مسموم ساخته و فضاي آن را تيره و تار سازد. (نيچه)

واي بر تو، اگر تنها فشار زندگي وادارت كند كه برده شوي. (فرناندو پسوا)

واژه ها بسان اجسام يا نيروهايي مدام در جنبش اند تا در زمان خود به زندگي ِ آفرينندگان خويش بازگردند و ثمره ي خود را…

هيچگاه چيزي را خوب نمي فهمي، مگر اينكه بتواني آن را براي مادربزرگت شرح دهي! (آلبرت انيشتين)

هيچ يك از گرايش هاي نفس انساني خطرناكتر از گرايش به تنبلي نيست. (اسمايلز)

هيچ نرده اي را از جا مكن، مگر آنكه بداني براي چه ساخته شده است. (مثل)

هيچ گاه دشمن خويش را كوچك مپندار، چون او بهترين دوستت نيز هست. او انگيزه پيشرفت و پويش بيشتر را به تو خواهد داد. (ارد…

هيچ گاه اثرات خوب تعليم و تربيت مادرم را از دست نخواهم داد. (توماس اديسون)

هيچ كس نمي تواند خدا را براي ديگران توصيف كند. زيرا به محض اينكه توانست خداي خويش را وصف كند، ديگر او خدا نبوده، بلكه…

هيچ كس خردمند زاده نمي‌شود. (ميگوئل سروانتس ساآودِرا)

هيچ كس از قلب شما به شما نزديكتر و راستگو تر نيست. بنابراين از كساني كه قلب پاك شما آنان را به خود نمي پذيرد،…

هيچ كاري خوب انجام نمي گيرد مگر اينكه انسان خودش آن را به انجام رساند. (ناپلئون بناپارت)

هيچ صيادي در جوي حقيري كه به گودال مي ريزد، مرواريد صيد نمي كند. (نامشخص)

هيچ رنجي بالاتر از رنج كودكي نيست كه براي اولين بار طعم ستم و سنگدلي را چشيده باشد. (رومن رولان)

هيچ چيزي باارزش‌تر از روياهاي شما نيست. (جك كانفيلد)

هيچ چيز مانند شادي زن باعث برانگيختن غرور مرد نمي شود؛ چون هميشه آن را مربوط به خود مي داند. (جانسون)

هيچ چيز دشوارتر از تصميم گيري نيست. (ناپلئون بناپارت)

هيچ چيز بهتر از كار كردن به جاي غصه خوردن، آدمي را به خوشبختي نزديك نمي كند. (موريس مترلينگ)

هيچ چيز آنقدرها شگفت آور نيست كه راست نباشد، آنقدرها شگفت آور نيست كه پيش نيايد و آنقدرها شگفت آور نيست كه دير نپايد. (فلورانس…

هيچ بلاي آسماني بدتر از محبتي نيست كه به تنفر و كينه تبديل شده باشد. (نامشخص)

هيچ آدمي نمي‌تواند به عشق فرمان دهد. (ژرژ ساند)

هواخواه مرگ در راه سربلندي وطن، يا با قهرماني به شهادت مي رسد يا زندگي شرافتمندانه اي به دست مي آورد. (نامشخص)

هنگامي كه مطالعه مي كنيم شخص ديگري به جاي ما فكر مي كند؛ ما تنها جريان ذهني او را تكرار مي كنيم. (آرتور شوپنهاور)

هنگامي كه شما مي خواهيد موقعيت پيشين خود را پاس داريد، هيچ معجزه ي جديدي براي دگرگوني موقعيت تان رخ نمي دهد. (گيل ليندن فيلد)

هنگامي كه روياها مي روند، زندگي از دست رفته است. (ريچارد براتيگان)

هنگامي كه در ترديد به سر مي‌بريد، راستش را بگوييد. (مارك تواين)

هنگامي كه توان روحي انسان نابود شود و تحليل رود، زندگي در نظرش بس كوتاه و بي ارزش و زودگذر خواهد آمد و در آن…

هنگامي كه بخشش و گذشت را مي‌آموزيم، نسبت به افرادي كه اسباب آشفتگي‌مان را فراهم آوردند و دشنام و نفرين، پيشكش‌مان كردند، در مرتبه‌ي بالاتري…

هنگامي كه از قله اي بالا مي روم، روح من پرواز مي كند. هنگامي كه از يك جا بالا مي روم، چه يك صخره باشد…

هنگام كار كردن، وقت تلف نكنيد، بي وقفه كار كنيد و از خودتان بيشتر مايه بگذاريد. (برايان تريسي)

هنرمندان پيوسته شكل و عظمت مي بخشند و جز اين كاري نمي كنند. آنها به ويژه به موقعيت ها و اشيايي شكل و عظمت مي…

هنر نيازي اساسي مانند نان يا نوشيدني يا پالتوي گرم در فصل زمستان است. روح انسان همان‌گونه آرزومند هنر مي‌شود كه شكم براي غذا به…

هنر، عواطف و احساسات بشري را جمع مي كند. (والتر)

هنر خوشبخت بودن، در نيروي بيرون كشيدن خوشبختي از چيزهاي عادي نهفته است. (هنري وارد بيچر)

همين كه فيلسوف، پرسنده ي زمان شود، بر آن شده است كه زمان را از [خود] زمان دريابد. (هايدگر)

هميشه ممكن است از بين تيرهايي كه به سمت هدف پرتاب مي كنيد، يكي به بار ننشيند، اما وقتي تيري را پرتاب نمي كنيد، صددرصد…