شهپرِ عشق کاش چون بال هُما بودی مرا
همچو مولانای بلخ رقص و سما بودی مرا
دیدن روی تو بی چون چرا بودی مرا
کاش بخت و طالعم یک خاک پا بودی مرا
تا بدامان تو روزی آ شنا بودی مرا
****
زهر در جام جوانی و ایاغم کرده است
غفلت و بی باکی او بی دماغم کرده است
یعنی غصه هر کجا باشد سراغم کرده است
آرزو های وصال یار داغم کرده است
یک نفس آسودگی در تن کجا بودی مرا
****
آتش بودم که حاصل غیر خاکستر نبود
آیینه ها از دو چشم افتاد و اسکندر نبود
دل به جولان آمد و این خامه را مسطر نبود
دلنشینم در جهان غیر از غم دلبر نبود
زندگی بی درد بودن کی روا بودی مرا
****
قاصد هر جا میروی از عشق من آوازه کن
رنج من را به جفای آن پری اندازه کن
در کمین آهوی وحشی به صحرا کازه کن
ای صبا از خاک کوی یار جانم تازه کن
مدتی شد آرزو های شما بودی مرا
****
ره کشیده خون چشم از دیده تا دامان مرا
محمودم یا میکنی دیوانه ای دوران مرا
تیغ یکسر میز نی با چهره ای خندان مرا
بعد مُردن کم نگردد عشق از جانان مرا
رگ به رگ محزون همی عهد و وفا بودی مرا
****
شنبه 11 جوزا 1392 هجری خورشیدی
که برابر میشود به 01 جون 2013 میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
مخمس احمد محمود امپراطور بر غزل جد بزرگوارش داملا محمد ارباب محزون
اطلاعیه برای شاعران و نویسندگان
پایگاه اینترنتی شعرستان از همکاری همه شاعران و نویسندگان آماتور و حرفه ای از سراسر جهان استقبال میکند و مشارکت فعال آنها را خیر مقدم میگوید. شما میتوانید اشعار، مطالب معلوماتی و مقالات خویش را از طریق ایمیل و یا فرم تماس ارسال نماید. مطالب ارسالی در اولین فرصت مناسب منتشر خواهند شد