ای عشق

ای عشق! ای نهایت رنج و عذاب من ای آنکه مانده از تو نشان اضطراب من ای دوست از کنار منِ خسته دور شو دیگر…

ادامه مطلب

غزل مقاله

غزل مقاله تو ریگ‌زار کویری و رهگذر! اما تو دوست داری‌اش او از تو بی‌خبر اما تو بی‌قرار و شتابان رسی به دیدارش ولی ز…

ادامه مطلب

گیسوی رها

گیسوی رها آشیان گرم مارا سرد ساخت مجمر دل‌ها ما از درد ساخت در خیالاتم چو طوفانی رسید برگ سبز خاطرم را زرد  ساخت آسمانِ…

ادامه مطلب

شام غزل

شام غزل آه! ماهی ز وفا رخنه به دریا زد و رفت عشق در شام غزل یکسره نجوا زد و رفت لشکر باد خطیری که…

ادامه مطلب

اندیشه باطل

اندیشه باطل روز و شب در دلم اندیشهٔ باطل دارم تو چه کردی؟ که من اندوه تو در دل دارم به خدا تا که جهان…

ادامه مطلب