قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

توانگران، بيشتر با افرادي به سر مي‌برند كه دلبستگي چنداني به ايشان ندارند. (ديويد كيتس)

نيروهاي بالقوه‌ي خود را تا جايي كه مي‌توانيد، گسترش دهيد؛ چون اگر اراده كنيد، شما هم مي‌توانيد نبوغ [=هوش سرشار] خفته‌ي خود را بيدار سازيد….

غير ممكن كلمه اي است كه تنها در فرهنگ لغت انسانهاي احمق يافت مي شود. (ناپلئون بناپارت)

تولد و مرگ را درماني نيست. مهم اين است كه فاصله ميان اين دو را، شاد زندگي كنيم. (جرج سانتايانا)

نيك بختي آن نيست كه انسان خود به خود دوست داشته باشد، بلكه اين است كه غرور آميخته با نفرتي به خرسندي برسد. نيك بختي،…

فر و شكوه زماني فزوني مي يابد كه دانا در نزد ما ارجمند باشد و كام بدخواه را به زهر بي اعتنايي بيالاييم. (بزرگمهر)

پاداش هاي بزرگ، پيشامدهايي هستند كه به زودي فراموش مي شوند، ولي موهبت هاي كوچك زندگي، پيوسته هستند. (زيگ زيگلار)

نيرنگ پيران بدنهاد تنها با مرگ به پايان مي رسد. (ارد بزرگ)

فراموش نكنيد كه زندگي، مجموعه اي از لحظات است. مي توانيم لحظاتي را براي خود بيافرينيم كه مايه ي برآمدن ما باشد، نه اينكه محدودمان…

برخي از مردم بسيار دارند، ولي اندك مي‌بخشند و مي‌بخشند براي آنكه نام آور شوند. (جبران خليل جبران)

نويسندگي مستلزم داشتن اطلاع و استعداد است، [ اما ] سياست نه دانش مي خواهد و نه استعداد؛ كافي است كه مرد سياسي فقط پررو…

فرد خردمند، دانش خويش را براي خودش انباشته نمي‌كند. آن كس كه دانش انباشته دارد، خردمند نيست. فرد خردمند، دانش را انباشته نمي‌كند، هرچه بيشتر…

برخي نويسندگان نه جان اند و نه شراب، اما جان شراب اند؛ آنها مي توانند به كام شعله روند و سپس گرما دهند. (نيچه)

نود درصد از مخاطبين خود را از دست مي دهي، مگر آنكه ياد بگيري سخنت را كوتاه نگاه داري. (ريچارد باخ)

فردي كه دامنه اي وسيع از معلومات در ذهن دارد و با اين حال بر آنها تامل نكرده و زمينه كاري براي آنها فراهم نياورده،…

برگزيدن پدر و مادر، دست خود انسان نيست، اما برگزيدن مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است. (نامشخص)

نه عشق، اما اصول تشكيل دهنده ي عشق ارزش زحمت را دارد. (فرناندو پسوا)

فرصت بدي كردن در هر روز صدها بار به دست مي آيد و فرصت خوبي كردن در هر سال، يكبار. (فرانسوا ولتر)

برنج سرد را مي توان خورد، چاي سرد را مي توان نوشيد، اما نگاه سرد را نمي توان تاب آورد. (ضرب المثل چيني)

نوآوري در زندگي، يك ضرورت [=بايستگي] است. (كيم وو چونگ)

فرق ميان من و تو در شنيدن است؛ تو صداي بسته شدن در را مي شنوي و من صداي باز شدن آن را. (نامشخص)

بزرگترين اميد آن است كه اميد را به قصد كشت، كتك بزنيم. (جان اشتاين بك)

نه تنها بايد بتوانيد ديگران را ببخشيد، بلكه بايد بتوانيد خودتان را نيز ببخشيد. (پرمودا باترا)

فروختن آب به كسي كه در بيابان مانده، كار آساني‌ست. هر كسي مي‌تواند اين كار را انجام دهد. بازارياب راستين، كسي است كه به صحرانشينان،…

بزرگترين خطر در زمان پيروزي رخ مي دهد. (ناپلئون بناپارت)

نمي توانيم كاري كنيم كه مرغان غم، بالاي سرِ ما پرواز نكنند، اما مي توانيم نگذاريم كه روي سرِ ما آشيانه بسازند. (ضرب المثل چيني)

فضيلت حقيقي، مهم نيست در چه زمينه اي، تنها آنجا به دست مي آيد كه اثر به خاطر خودش خلق شده باشد و نه به…

بزرگترين سختي هاي ما آنهايي است كه در نتيجه سهل انگاري براي خود به وجود آورده ايم. (لرد آويبوري)

نگهباني نيرومندتر از عشق وجود ندارد؛ نه مال و جلال و نه قوم و خويش و در ميان مردمان كاري را كه از توان عشق…

فقط به نداي كودك درون خويش گوش بسپار نه هيچ ….. . (كريستين بوبن)

بزرگترين لذت دارايي اين است كه سبب مي‌شود از شنيدن سيل اندرزهاي خوب رهايي يابيد. (نامشخص)

نگذاريد ديگران با سخنان خود، شما را از روياهايتان دور كنند. (جك كانفيلد)

فقط نگرش شما در قبال شكست و كاميابي‌ست كه آينده‌ي شما را تعيين و تضمين مي‌كند. (پرمودا باترا)

بزرگ‌ترين هديه‌اي كه مي‌توانيد به كسي بدهيد، هديه‌ي عشق و قدرت است. (جك كانفيلد)

نگرش، حقيقت هر كس را برملا مي كند و تظاهر آن، كارها و حركات او است. (جان ماكسول)

فلسفه شركت بايد در دل و جان هر كارمندي چنان جاي گيرد كه بخشي از خون تن او شود. (كونوسوكي ماتسوشيتا)

بزرگي و تنها و آبي و در اوج؛ آسماني انگار. (نامشخص)

نگاه آدمهاي كوچك چه زود پر مي شود و لبريز. (ارد بزرگ)

فيلسوف بودن تنها به اين چَم نيست كه انديشه‌هاي تيزهوشانه در سر داشته باشي يا مكتبي را بنا نهي؛ فيلسوف، عاشق زندگي است، بنابر سنجه‌هايش،…

بسيار شگفت انگيز خواهد بود كه روزگاري معجزه اي رخ دهد و شخصيت هاي يونان و روم باستان زنده شده و به دنياي معاصر باز…

نقاشان انتزاع گر، سست و كم مايه اند. (اريك نيوتن)

قانون احتمالات يادتان نرود، شايد روزي كسي بگويد: (نامشخص)

بسياري از افراد مانند واگن هاي قطار بايد به كار كشانده شوند. تنها عده ي كمي مانند لوكوموتيو هستند كه مي توانند خود با اراده…

نشستن بر تخت و غذا خوردن روي ميز، عادت قديم ايرانيان بوده است. زيرا از لفظ ميزبان برمي آيد كه ايرانيان جايي را منحصر به…

قدر زمان حال را بدانيد كه گذشته برنمي گردد و آينده شايد نيايد. (گاليله)

بسياري از ما مي خواهيم ذهنمان را پيوسته سرگرم نگهداريم، تا خود را آنگونه كه هستيم نبينيم. (كريشنا مورتي)

نرسيدن به آرزوها دردناك است، ولي رسيدن به آرزوها هم مي تواند به همان اندازه دردناك باشد؛ زيرا همه چيز گذرا است. (بيل هريس)

قدرت فساد مي آورد و قدرت مطلق مساوي است با فساد مطلق. (نامشخص)

بسياري از نتيجه گيري هاي نادرست به دليل فقدان اطلاعات است، نه داوري غلط. (نامشخص)

نشان آزادي به دست آمده چيست؟ ديگر از خود شرمسار نبودن. (نيچه)