غزلیات ادیب الممالک
یک سوزن و یک سنجاق بودند به سوزندان
یک سوزن و یک سنجاق بودند به سوزندان مانند دو تن عیار افتاده به یک زندان سنجاق به سوزن گفت کار تو در اینجا چیست…
مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است
مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است بربط و طنبور آن صدای الاغست شوره گز و تنگز و سپند و شتر خار سرو و گل و…
گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی
گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی برطرف بام می کرد چون غافلان خرامی طباخ آرزویش اندر تنور سینه در دیگ فکر می پخت هر…
زمانه کرد در این سرزمین غریبم باز
زمانه کرد در این سرزمین غریبم باز فکنده دور ز محبوب و از حبیبم باز بجای آنکه چو طوطی شکر خورم ز لبش قرین ناله…
در ستایش دانش بپارسی سره
در ستایش دانش بپارسی سره از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست پی نماز کمر بست پیش یزدان چست چو سرور است شد و چون…
چین
چین ای دختر خوبرو بدین طبع بلند از بام سپهر بر جهانی تو سمند کن جهد و بدر سلسله و بگسل بند نه تن بقضا…
تاریخ رحلت شمس المعالی
تاریخ رحلت شمس المعالی فغان کن ماتم شمس المعالی شکست آمد بر این طاق هلالی ز سوگش جامه ایام گردید سیاه و تیره چون رخت…
ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب
ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب ای مدیران جراید ای خطیبان در خطوب ای حواریون احمد ای هوا خواهان حق ای بزرگان قبایل ای…
ازین مکتوب دانستم که دلدارم غمی دارد
ازین مکتوب دانستم که دلدارم غمی دارد چو زلف خود شبی تاریک و روز درهمی دارد چرا نالد ز غم ماهی که بر تخت شهنشاهی…
وزرا پاسبان پادشهند
وزرا پاسبان پادشهند وزرا خسروان بی کلهند وزرا در سپهر دولت و ملک تیر و کیوان و آفتاب و مهند صدر دیوان ستون ایوانند شمع…
مطایبه
مطایبه ای فتنه کفر و خصم ایمان غارتگر کافر و مسلمان دیدار تو آفت خرد شد چو بسمله در فرار شیطان یا زهر هلاکی از…
گر صد هزار بار گدازی در آتشم
گر صد هزار بار گدازی در آتشم پاکیزه تر شوم که زر ناب بیغشم از باده امید تو مخمور و جرعه نوش وز ساغر نوید…
زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم
زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم سیاه باش و خمش باش و سرنگون و دژم هنر مجوی که در شرق شد جهان تاریک سخن مگوی…
در طی تقریظ مفصل بر کتاب حالت نگاشته میرزا محمد حسین ملک الکتاب فراهانی فرماید
در طی تقریظ مفصل بر کتاب حالت نگاشته میرزا محمد حسین ملک الکتاب فراهانی فرماید دانا باید ز روی فکر زند دم تا ز پس…
چون کواکب تابع برج است دارالملک ایران
چون کواکب تابع برج است دارالملک ایران وندرین برج است واله هوش برنایان و پیران هر کجا حصنی است استحکام آن از برج باشد حصن…
تاریخ رحلت امیر سید عبدالله خان اتابکی شاعر معروف
تاریخ رحلت امیر سید عبدالله خان اتابکی شاعر معروف دریغ کز اثر تندباد سخت سیاه شکست گلبنی از گلشن شرف ناگاه ز خاندان نبی هم…
ای مفخر دودمان تیمور
ای مفخر دودمان تیمور ای سوره فضل و آیت نور این بنده از آن درخت سرسبز در صبح سپید و شام دیجور اندر پی اقتباس…
از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان
از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان آسیب و درد یافته پای خدایگان ای شهریار عادل و دارای دادبخش ای شهسوار باذل و میر جهان ستان…
ولیلة طال سهادی بها
ولیلة طال سهادی بها فزارنی ابلیس عندالرقاد فقال لی هل لک فی شمعة کیسة تطرد عنک السهاد قلت نعم قال و فی قحبة هندیة من…
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد نایب السلطنه با داد خداداد آمد بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج کوه…
کعبه آمد در نماز ایدل سوی این کعبه رو کن
کعبه آمد در نماز ایدل سوی این کعبه رو کن آنچه اندر کعبه می جستی در اینجا جستجو کن کعبه می آید به استقبال مشتاقان…
رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت بردهاند
رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت بردهاند خار ما خوردیم و ایشان گُل به دست آوردهاند نی غلط گفتم که آن دزدان بیناموس و…
دانایی و تدبیر ز انفاق و کرم به
دانایی و تدبیر ز انفاق و کرم به انفاق و کرم نیز ز دینار و درم به تا نیک ببخشند و بپوشند و نیوشند دینار…
چون پدرم باغ خلد داد به خشتی
چون پدرم باغ خلد داد به خشتی ما به بهشتی فروختیم بهشتی خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم زانکه در او نیست مرد پاک…
تا رخ شمس السعاده تافت در ایوان
تا رخ شمس السعاده تافت در ایوان سر زد ایوان ز راه فخر به کیوان بود شب جمعه و چهارم شعبان کاین مه تابان گشود…
ای که گفتی ملک درویشی نه بی لشکر گرفتم
ای که گفتی ملک درویشی نه بی لشکر گرفتم با سپاه اشک و فوج آه این کشور گرفتم همت مردان راه حق ازین صد ره…
از خاک ری در گوش جان آواز اقدس میرسد
از خاک ری در گوش جان آواز اقدس میرسد بانگ انااللهی از آن ارض مقدس میرسد گرچه نیارد یاد من آن لعبت آزاد من از…
همی بنازد ملک و هی ببالد بخت
همی بنازد ملک و هی ببالد بخت بزیر سایه دارای تاج و داور تخت ملک مظفر دین شهریار ملک آرای که تخم داد پراکنده و…
مژده ایدل که ز ره موکب شه بازآمد
مژده ایدل که ز ره موکب شه بازآمد موکب شاه جوانبخت ز ره بازآمد خسروان جمله نهادند کله بر در شاه وین ملک با سپه…
فدای بدرو رخ ماه و زلف پر شکنش
فدای بدرو رخ ماه و زلف پر شکنش حلاوت لب شیرین ملاحت سخنش سخن چو از لب لعلش برون شود گوئی بقند و مشک و…
دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی
دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی بار لبو نهاده پشت دراز گوشی می گفت گرم و داغ است شیرین لبوی قندی وافکند از این ترانه…
در ستایش پرنس ارفع الدوله
در ستایش پرنس ارفع الدوله امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده دل در نشاط آماده شد لب در شکر خنده آمده سردار دانایان زره…
چو سیف الدوله از سلسال باقی
چو سیف الدوله از سلسال باقی ریاض احمدی را گشت ساقی حمیت ساخت با غیرت تحالف مروت کرد با همت تلاقی ترقی یافت روح علم…
تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد
تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد فیروزیم از خاتمه کار فرستاد زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد…
ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی
ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی تا چند همچو طفلان مشغول خاکبازی سرمایه ای که در عمر اندوختی بزحمت از یک کرشمه بربود ترکی…
ابوالفتح اسکندری گفته است
ابوالفتح اسکندری گفته است کلامی بلفظ دری گفته است مپندار کز گفته آدمی است که این داستان را پری گفته است ابوالفتح اسکندری این کلام…
هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید
هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید علی نمود مصفا جمال علم یقین را فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را علی ز تیغ…
مرد چو باشد به وقت کار هراسان
مرد چو باشد به وقت کار هراسان مشکل گردد ورا به دیده هر آسان عزم درست و دل قویت چو باشد کوه توانی همی بسفت…
فاق العواهل صاحب الایوان
فاق العواهل صاحب الایوان فکانه کسری انوشروان خسرو ایران فراشت سایه بکیوان یا که انوشیروان نشسته در ایوان لاغروان فاق الملوک بفضله و سما بحکمته…
دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی
دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی برداز نگاهی بوالعجب جان و دل و دینم همی بدرالدجی شمس الحقی در کار دادم رونقی…
در جشن سال دوم مجلس شورای ملی
در جشن سال دوم مجلس شورای ملی مهناباد این جشن معظم مبارک باد این عید مفخم بفرزندان مرز و بوم ایران هواخواهان قانون مکرم به…
چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده است
چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده…
تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم
تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم عقل و هوش و جان خریدم دین و دل بفروختم غوره بودم عشق شهدم داد و غیرت چاشنی…
ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی
ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند…
آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف
آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف از چه رو دادید اینسان ملک ایران را ز کف مر نمی خواندید ایران را همی مام وطن ای…
هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر
هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر ز عام هجرت فخر انام و خیر و بشر به ناف هفته و روز ششم…
مرثیه
مرثیه نوجوان مرا فلک خوندل ریخت در ایاغ نونهال مرا سپهر کند از بن بطرف باغ شمعی افروختم که گشت روشن از نور او جهان…
غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید
غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید عجبی نیست مر آن آیت ربانی را گر کند زنده ز نو حکمت لقمانی را ای بتاریک شب…
دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم
دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم با مژه از چهره خوی از زلف چین برداشتم دست اندر عروة الوثقای زلفش آختم وز کمند گیسویش…
داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش
داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش آبگون تیغی ز گوهر با فروغ و با درخش نو عروسی تن ز خارا کرده رخت از…