تضمین غزل خواجه شیراز

تضمین غزل خواجه شیراز
چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
ز فخر طعنه بمینو زند بهارستان
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
درین چمن قد رعنای سرو و چهره گل
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
اساس دولت مشروطه کرد معجزه
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
پس اینکرامت مجلس که عامی اندر صف
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
بروزنامه «مجلس » دبیر گشته «ادیب »
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
ترنج زر، شده، گوی مسین ملت از آنک
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
بشوی دامن و در «مجلس » اندرا ای شیخ
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کسی که ساغر رحمت ز دست داد گرفت
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
ز بانک ملت امیری متاز در پی گنج
چرا که حافظ از اینراه رفت و مفلس شد
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *