ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشانی را

ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشانی را
نگاهش زود می فهمد، زبان بی زبانی را
فرامش کاریش تعلیم دادم از سبکروحی
که زود از خاطر او رفتم و بردم گرانی را
نسیم آسا، امان از آفت واماندگی دارد
تواند گر کسی برداشت، بار ناتوانی را
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *