‎آيينه ى دل

‎آيينه ى دل
‎عقده تا كى فكنم در دل بيحاصل خويش
‎حل مگر از دهن يار كنم مشكل خويش
‎راز گمگشته ى اين قطره خون يا رب چيست؟
‎كاندرين آيينه باشد همگان مايل خويش
‎همه را پرعبث و زودگذر پندارم
‎يا خدا يا به چه مشغول نمايم دل خويش
‎بايد اين بار گران را به در از دوش افكند
‎كه به جان آمدم از دورى سرمنزل خويش
‎به سيه مستى كسى آبروى مى نبرد‎
‎آه از آن قلقل بيجا كه شود قاتل خويش
‎استاد ضياء قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *