آی پنهان از نظرها چون پری

آی پنهان از نظرها چون پری
جان نمی‌بخشی؛ ولی دل می‌بری
شام، شامِ چارشنبه‌سوری است
چون سپند از روی آتش می‌پری
گرچه پنهانی؛ ولی می‌بینمت
از تمام اولین‌ها بهتری
باصدای پای نوروز آمدی
نرم نرمک همچو گل بی‌روسری
آی شیخ پاکدامن! خوب نیست
بر تو می‌خندند ماه و مشتری
عقل را رخصت مکن دیگرمگو:
جشن نوروز است رسم کافری
بوی گل، عطر چمن، رنگ هوا
جانِ جان است و جهان دیگری
رو به روی پرچم گل، کاج‌ها
ایستاده با سلام عسکری
آب‌ها جاری، شقایق‌ها خوش‌اند
پس تو هم خوش باش یار سنگری
در بهاران از هوا گل می‌چکد
سرخ و زرد و سبزه و نیلوفری
لهجه‌ها دلکش؛ ولی شیرین‌تر است
شعر فروردین به الفاظ دری
سبز باد امسال و صدسال دگر
بلخ و کابل، غزنه و غور و هری
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *