Nima Yooshij – نیما‌ یوشیج

دل فولادم ول کنید اسب مرا راه توشه ی سفرم را و نمد زینم را و مرا هرزه درا، که خیالی سرکش به در خانه…

پاسها از شب گذشته است پاسها از شب گذشته است. میهمانان جای را کرده اند خالی. دیرگاهی است میزبان در خانه اش تنها نشسته. در…

مرغ آمین مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده رفته تا آنسوی این بیداد خانه باز گشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و…

روی بندرگاه آسمان یکریز می بارد روی بندرگاه. روی دنده های آویزان یک بام سفالین در کنار راه روی « آیش» ها که « شاخاک»…

بهار بچه‌ها بهار گل‌ها وا شدند، برف‌ها پا شدند، از رو سبزه‌ها از رو کوهسار بچه‌ها بهار! داره رو درخت می‌خونه به‌گوش: «پوستین را بکن…