گزیده اشعار احمد محمود امپراطور
هرچند که جان در سر کوی تو مقیم است
هرچند که جان در سر کوی تو مقیم است به دیدن روی تو دل و دیده یتیم است امروز بدانی سبب زندگیم چیست؟ از خاطر…
گل لبخند توست خورشیدم
گل لبخند توست خورشیدم چشم زیبات صبح امیدم هر کجا جلوه میدهی تو به ناز عشوه های تو عمرِ جاویدم تا به یاد تو اشک…
عشق زلیخایی
عشق زلیخایی شعله زد به قلب من دیدم آن شنیدنها از نسیم جسم تو عطر کرد وزیدنها از اپارتمان خود دیده ام که می بینی…
شب زلف یار بود و دو دستم چو شانه ها
شب زلف یار بود و دو دستم چو شانه ها راز و، نیاز و، حرفِ دلی عاشقانه ها عطر خوش و هوای بهارش به من…
دو عالم ز نامت کمایی کنم
دو عالم ز نامت کمایی کنم به هفت آسمان آشنایی کنم بدرگاه ناز تو روی آورم ز شب تا سحر جبهه سایی کنم ملک را…
در سرای سینه ام آخر دل دیوانه سوخت
در سرای سینه ام آخر دل دیوانه سوخت از لب باده پرستم ساغر و پیمانه سوخت ابر آتش خیز فکرم رهرو خورشید شد خاک شد…
تلخ آمدم از زندگی ایکاش بمیرم
تلخ آمدم از زندگی ایکاش بمیرم از بار غم عشق تو افتاده به زیرم انساج وجودم بمن است چون غل و زنجیر یعنی که به…
به کویت تا سحر شب زنده دارم
به کویت تا سحر شب زنده دارم بیا زین بیش مگذار انتظارم شوم گاهی من از این زندگی سیر بسوزد کاش بختِ نابکارم جوانی رفت…
باور بکن که از دل و جان دوستدارمت
باور بکن که از دل و جان دوستدارمت انصاف نیست این که مرا سر گران کنی جسم مرا به درد و الم ترجمان کنی محتاج…
ای عشق بیا کذب و دَغا را بِشکن
ای عشق بیا کذب و دَغا را بِشکن از آیینه ها رنگی جلا را بِشکن از خوان کرم بده و ارزان میدار این محنت کاسه…
از هجر یار سینه ای من داد میزند
از هجر یار سینه ای من داد میزند آتش به آستانه ای آباد میزند ای گل فروش دست تکدی مبر به گل بلبل به عشق…
هر لحظه ای که یاد ز نام پدر کنم
هر لحظه ای که یاد ز نام پدر کنم نوش از شراب غصه و خون جگر کنم آواره گردی کوچه و بازار دل شدم تن…
کوه های سبز ملک بدخشانم آرزوست
کوه های سبز ملک بدخشانم آرزوست دیدار روی سرو خرامانم آرزوست یک کهکشان ستاره ای از عشق و همدلی تا صبحگاهی وصل درخشانم آرزوست در…
عشق دارد جلوه های آتشین
عشق دارد جلوه های آتشین آفرین بر قلب عاشق آفرین دل عجب مرغ ایست کز پرواز او آسمانها میشود زیر نگین انتظار یار بس مشکل…
شکر خدا که باز رسیدی کنار من
شکر خدا که باز رسیدی کنار من ای گلشن امید من و نو بهار من سروی تو تا قدم بنهد در حریم دل دنیا بهشت…
دمید فصل بهاران و شد شگوفایی
دمید فصل بهاران و شد شگوفایی به شاخسار رسیده است عطر و زیبایی به باغ و راغ گرفت جای بلبل خوشخوان قدح زند به شقایق…
در زند گی و دوستی ها اعتبار نیست
در زند گی و دوستی ها اعتبار نیست در این جهان سفله یکی غمگسار نیست امروز هر که لافِ پروفیسوری زند فخر خرد به دیپلوم…
جانا چه شد که این همه بی اعتنا شدی
جانا چه شد که این همه بی اعتنا شدی رفتی و دوست با جمع نا آشنا شدی خوردی نمک ولی تو نداستی پاس آن آفت…
به عشق هر چه باشد تکامل کند
به عشق هر چه باشد تکامل کند به همت خس و خار را گل کند رگِ شبنم افتد به سیر نمو گلستان که فریاد بلبل…
بال کبوتر
بال کبوتر رفتی و با تو رفت همه صبر و قرار من در پیش دل نماند دگر اعتبار من طوفانِ آمد و گل عشقم به…
ای مه لقا کجایی و مهمانِ کیستی
ای مه لقا کجایی و مهمانِ کیستی در باغ عشق سرو ِ خرامانِ کیستی دیشب تمام شب به هوای تو سوختم از جسم من رمیده…
از ما سلام بر همگی عاشقان عشق
از ما سلام بر همگی عاشقان عشق بر بارگاهی منزلتِ رهروان عشق دلها طپید و عالم جاوید شد بنا معنی گرفت هستی به نام و…