ای عشق بیا کذب و دَغا را بِشکن

ای عشق بیا کذب و دَغا را بِشکن
از آیینه ها رنگی جلا را بِشکن
از خوان کرم بده و ارزان میدار
این محنت کاسه ای گدا را بِشکن
بربند سری دشمنِ ما بر سرِ دار
بگشای گره و، عقده ها را بِشکن
معبود یکی و؛ دل یکی، عشق یکی
سجاده بِدر، قبله نما را بِشکن
تمدید دوباره کن تو فردوس خیال
دست و، سر و، پای بیوفا را بِشکن
بر گیر تو در حفظ خودت زُورَق ما
از قلزم و تا موج، بلا را بِشکن
خون دل من به پای جانانه رسان
اندر کف او رنگ حنا را بِشکن
گر طالعی خفته ام نمی سازی بلند
از سرو چمن، ناز و اداء را بِشکن
میکن تو به محمود رهی خویش صفا
این دغدغه ای صبح و مسا را بِشکن

شنبه ۱۰ عقرب ۱۳۹۳ هجری آفتابی
که برابر میشود به ۰۱ نوامبر ۲۰۱۴ میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *