شهلا دانشور
رمضان آمدو مانع شد اگر، بوسه بگير
رمضان آمدو مانع شد اگر، بوسه بگير روزِ عيد از سرِ مو تا به كمر بوسه بگير روزه را با بغل و بوس نكن آلوده…
دو چشمِ خوب تري كه تو عاشق اش هستي
دو چشمِ خوب تري كه تو عاشق اش هستي رقيب بي پدري كه تو عاشق اش هستي دقيقه ي نبرد دم به عافيت نرسد خراب…
در دلِ من آتشی افكند و غوغا کرد و رفت
در دلِ من آتشی افكند و غوغا کرد و رفت عاشقم کردو زجان مفتون و شيدا کرد و رفت دید می پیچم به خود از…
خورشید دگر برای من تابان نیست
خورشید دگر برای من تابان نیست دیگر رمقی به خون من جریان نیست من کافر عشقم و تو صوفی زمان «پیوستن تو و من به…
چون تخم محبت به دلم مي كاري
چون تخم محبت به دلم مي كاري باران عطوفت به سرم مي باري با ديدن تو باغ دلم سبز……مگر تو معجزه ي يوسف مصري داري؟…
جمع قشنگ چشم و تنِ استوايی ات
جمع قشنگ چشم و تنِ استوايی ات زيباست ذهن سنتي و ابتدائي ات گل را، بهار را به توان هزارکن صفر اند صفر پیش تو…
تختِ من و بختِ گل پاييز
تختِ من و بختِ گل پاييز پر پر شده از باد جدايي يعقوب نگاهم شب و روز است- فرياد زند جان تو كجايي؟ انداخته ام…
بیا یلدا شب شعر است و ساز است
بیا یلدا شب شعر است و ساز است مثال گيسوان من دراز است برايت سفره ي دل پهن كردم درِ آغوش من روی تو باز…
به بازي واژه ها من ماهرم يار
به بازي واژه ها من ماهرم يار مده شوري به قلب شاعرم يار به درياي كلامم غرق ميشي هدر كن من شبيه ساحرم يار شهلا…
باغبان بهار من باشي
باغبان بهار من باشي نغمه ي آبشار من باشي همچو من، بيقرار من باشي حرف شعر و دوتار من باشي كاش ميشد كه يار من…
ايکاش کبوتری به دامت باشم
ايکاش کبوتری به دامت باشم تا آخر عمر بند نامت باشم دیوانهی دیدار تو ام گر باشی تا دامن مرگ در کنارت باشم شهلا دانشور
از عطر نفس های تو روییده گلاب است
از عطر نفس های تو روییده گلاب است پیش نظر مست تو شرمنده شراب است در فلسفه ي چشم تو بيدل بود عاجز مجهول ترين…
هرجاكه من نظاره كنم بود مي شوي
هرجاكه من نظاره كنم بود مي شوي تو کیستی برای چه موجود میشوی؟ مثل که خواب باشم و از جا تکان خورم گفت و…
يار كرده بر دل ما جا، كجا بگذارمش؟
يار كرده بر دل ما جا، كجا بگذارمش؟ راه سنگين است پر سودا، كجا بگذارمش؟ هر دو چشمش با نگاهي ميزند صد ها سخن معدنِ…
نمي آيد به چشمان ترم خواب
نمي آيد به چشمان ترم خواب ندارد جسم من شيمه دلم تاب نبودي ماه من من بركه گونه ترا كردم فقط در سينه ام قاب…
موج دريا، سر به بالا، قامت مغرورها
موج دريا، سر به بالا، قامت مغرورها ميروي ميبينمت مستي كنان از دورها پاره پاره ميبري بند دل و بند جگر زخم ديگر ميزني بر…
مرا به عمق دلت بی بهانه دعوت کن
مرا به عمق دلت بی بهانه دعوت کن شبیه روح بهارعاشقانه دعوت کن مرا بخوان به حريم خودت چنان فرهاد به بیستون دلت صادقانه دعوت…
گل به راهت جان به يادت خير مقدم مي نهم
گل به راهت جان به يادت خير مقدم مي نهم مرگ تدريجي شنيدي؟ دم به دم، دم مي نهم گر بميرم در مزارم خوشه ي…
کسی در من مرا از من همیشه میکند منها
کسی در من مرا از من همیشه میکند منها همه او میشوم وقتی حضورم میشود حاشا به بام خانه اش معتاد هستم؛ور نه در این…
عشقي که در میانهي ما گیر کرده است
عشقي که در میانهي ما گیر کرده است دل را شبيه مرغک شبگیر کرده است من زندگی نکرده و دنیا مرا، چرا- پیوسته درد داده…
شب قدر است و قدر او بدانيم
شب قدر است و قدر او بدانيم سر سجده به ذكر حق بمانيم به آب رحمت استغفرالله گناهان را زتن شسته برانيم شهلا دانشور
روزها گل می کند شعرم ولی شب بيشتر
روزها گل می کند شعرم ولی شب بيشتر هر غزل الهامي از چشم مخاطب بيشتر خواب از چشمم ربوده چشمهای شبچرش می درخشد چشم او…
دلم چون آهویی سر در گریبان
دلم چون آهویی سر در گریبان نگاهت چون پلنگی تیز دندان اگر صیاد چشم توست؛صیدم که افتادم به دام چشمت آسان. شهلا دانشور
درخت عمر ما پر بار و ريشه ست
درخت عمر ما پر بار و ريشه ست عمل چون بد شود آسيب تيشه ست دل كس را مرنجان وقتي داني مزاج آدمي مانند شيشه…
خورشيد براي من بقا مي آرد
خورشيد براي من بقا مي آرد الهام غزل شور و نوا مي آرد آن باد نوازشگر مو ياد تو را هرصبح براي من جدا مي…
چو نی گشتی سکوت سوز دل را
چو نی گشتی سکوت سوز دل را دوای اختتام درد سل را به قلب کهگلیام مثل باران شدی بیدار کردی بوی گِل را شهلا دانشور
جسارت دارد عاشق مثل شیر است
جسارت دارد عاشق مثل شیر است برای هم دگر از هرچه تیر است میازار عاشقان پاک را که- خدا جان دیر گیر و سخت گیر…
ترا بانو از ايثار آفريدند
ترا بانو از ايثار آفريدند پر از عشق و وفا دارآفريدند گِلت را از تن آدم گرفتند به آدم يار و غمخوار آفريدند شهلا دانشور
بيا در بلخ، گل گل لاله زار است
بيا در بلخ، گل گل لاله زار است پرستو هاي عاشق بيقرار است تولد گشته برگ از دامن خاک بهارم باتو سبز و بر قرار…
به آغوش رقیبم حال کردی
به آغوش رقیبم حال کردی و احساس مرا پامال کردی بدونت روز و شب یلداست یلدا دقایق را سر من سال کردی شهلا دانشور
باغ و بهار ولاله دلاراتر از تو نیست
باغ و بهار ولاله دلاراتر از تو نیست زیباست سبزه زار، نه! زیباتر از تو نیست مستي عطر سنجد و باران و بوي خاك ديوانه…
اي دوست چه داني جگر من خون است
اي دوست چه داني جگر من خون است چشمم زنبودن تو چون جيحون است گرچند كه خيري نرسيد از تو ولي هرسوژه ي شعر من…
از زمان شاه (اتاترك و امان)
از زمان شاه (اتاترك و امان) هم جهاد اهل عثمانيستيم دشمنان ما يكي اهداف ما در مسير راه انسانيستيم شهلا دانشور
هواي صبح زمستان كنار تو گرم است
هواي صبح زمستان كنار تو گرم است چون آفتاب نگاه خمارِ تو گرم است پلنگ جان! منم آهوی چشم بر راهت بيا ببین! سر…
وطن در بیپناهیات بميريم
وطن در بیپناهیات بميريم دهن بستيم و چشمی، ناگذيريم اگر چه زندگی جريان.. ولي ما گروگان، مظلومانه در اسيريم پريشم های های های كشور منم…
ناگفته صد کتاب محبت به دلم است
ناگفته صد کتاب محبت به دلم است ای خالق عشاق زبانش به من بده دل گفت عشق عشق ولی عقل گفت نه! جایکه مصلحت بُوَد…
مهربانتر از زنی ،اما تو چون زن نيستي
مهربانتر از زنی ،اما تو چون زن نيستي همچو مردانی وليكن مالك تن نيستي پرنیان تر از لطافت، خوش تر از حسِ بهار شكلي از…
مرا شاعر به رويت كرده اي تو
مرا شاعر به رويت كرده اي تو به روي و خوي و مويت كرده اي تو شبيه آهن و آهن رباي چنان چسپيده سويت كرده…
گلستانم به چشمت خار و خس بود
گلستانم به چشمت خار و خس بود پرِ پروانه ام بالِ مگس بود تو مثل باد كوچيدي به هر سو محبت نزد تو كام هوس…
قصه ي نيل است و موسي و عصا…،درياي دل
قصه ي نيل است و موسي و عصا…،درياي دل شق شق است از ضرب بي مهري خوبان بارها شهلا دانشور
عجین شدی به روحم، درون من به شوری
عجین شدی به روحم، درون من به شوری نمیشود بگویم، که دور دور دوری شبیه آفتابی، كجا ترا توان ديد ولی به چار سویم، که…
شبیه تختهی شطرنج خشت و کهگل توست
شبیه تختهی شطرنج خشت و کهگل توست وزیرِ كشورِ تن عقل و پادشه دلِ توست پیاده، اسب، رخ و فیل؛ عضو عضوِ تنت به حکم…
رفته ای اما به حسرت در تو ادغامم هنوز
رفته ای اما به حسرت در تو ادغامم هنوز بی تو مانده شوكراني در ته ی جامم هنوز تا که می بافم لبانت را به…
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ هميشه بوده در ملكاي ما جنگ سفر داره به پيش رو عزيز جان كه دنيا پيش چشمم گشته بي…
در خفا يار مرا دیده دلاسا مي كرد
در خفا يار مرا دیده دلاسا مي كرد در ميان همه، بيگانه تماشا مي كرد دوستت دارم و ميگفت تو چيزي دگري به درون دل…
خوب من خوش باش جانم صدقه ات
خوب من خوش باش جانم صدقه ات خنده کن امشب جهانم صدقه ات زینت صحنِ حیاط و بسترت یک بغل باغ جوانم صدقه ات از…
چو كوه تکیهگهِ استوار من باشی
چو كوه تکیهگهِ استوار من باشی جگر دريده سراز آبشار من باشی بگیر قفل و کلید دلم به دست تو باد به درب منزل دل…
تو هم مرا ببخش و آزادم كن چون
تو هم مرا ببخش و آزادم كن چون آنگونه كه ميخواستي نبودم اميد وارم خدا هم ببخشد مارا و ازهم مي گذريم به همين ساده…
ترك و افغان، ما يكي در مذهبيم
ترك و افغان، ما يكي در مذهبيم در ميان چرخِ يك روز و شبيم آسمان و آفتاب ما يكيست دين و آيين، طالب يك مكتبيم…
بیا به سفره افطار ما که سینی از
بیا به سفره افطار ما که سینی از دو بیت غورهی دل دارم و کباب جگر ترک زدهست لبم غرقه روزه دارم که هلال روی…