کسی در من مرا از من همیشه میکند منها

کسی در من مرا از من همیشه میکند منها
همه او میشوم وقتی حضورم میشود حاشا
به بام خانه اش معتاد هستم؛ور نه در این شهر،
برای من هزاران بام دیگر میشود پیدا.
درِ كعبه در بتخانه و دير و حرم بستند
الهی کاش می بستند درب قلب ویران را.
کوویدِ نوزده پُر کرده ذهنِ شهر، اما من
تلاطمهای قابِ عاشقم را ميكنم نجوا
تكثر ميكني بر حجره هايم مثل ويروسي
ميان تک تکِ سلول هایم می کنی غوغا
چو مولانا كه از شمس اش، من از تو شعر مي چينم
به ديوانی كه مي بوسد سراپاي ترا تنها
منم آن عاشقِ دلداده و شاعر به قول تو
و تو آن ایده آل خوب و رویایِ منِ شيدا
تو ای دریا ترین جان از کدامین قبله می آیی
که در عرفان چشمانت نشسته حضرتِ بودا
منها: كم كردن
كويد نوزده : نام علمي كرونا
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *