نیز در مدح مظفرالدین شاه

نیز در مدح مظفرالدین شاه کسان زخارف دنیا بدین خریدارند تو این جهان بفروشی و نام نیک خری چو نام نیک بماند بجای بگذاریش چو…

ادامه مطلب

مروان بن محمد مروان بن حکم

مروان بن محمد مروان بن حکم در سال یکصد و سی و دو ارتحال یافت در بام ملک نوبت عباسیان زدند وز خاندان حرب شهی…

ادامه مطلب

ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار

ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار شهنشاه ایران محمدعلی شه بگردون دولت برافراشت خرگه سریر از سپهر آمدش افسر از خور سپاه از کواکب شدش رایت…

ادامه مطلب

گفت ظریفی که دولت از حدث اندر

گفت ظریفی که دولت از حدث اندر ریش بیالود و خم شدش کمر از دین عین نجس را اگر ازاله توان کرد کوژی و آلودگی…

ادامه مطلب

عضدالدوله را ز بنده بگوی

عضدالدوله را ز بنده بگوی که نخواهم دلت غمی باشد کوهت ارسفته شد به دیلم سخت خاطرت جفت خرمی باشد زانکه بر اتفاق اهل سیر…

ادامه مطلب

سید یحیی دولت آبادی

سید یحیی دولت آبادی تازه در سلک آدمی شده ای وین عجب تر که در معارف ملک تو رئیس اکادمی شده ای

ادامه مطلب

دوش گفتم بدوستی که بود

دوش گفتم بدوستی که بود حفظ این آب و خاک بر همه دین راز حب الوطن من الایمان هست دستور سید ثقلین وز برای رواج…

ادامه مطلب

در نعت حضرت رسالت

در نعت حضرت رسالت آن درختی که چون ز خاک برست سایه بر هفتم آسمان گسترد آشکار است از شکوفه آن که بر زندگی ببار…

ادامه مطلب

در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری

در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف تیر سهم و کهکشان زه چرخ گردون قوس شد از زلال کوثر جود…

ادامه مطلب

خسروا ای که ز ابر احسانت

خسروا ای که ز ابر احسانت گشته سیراب کشت آز و نیاز آفتاب از رخ تو جسته فروغ آسمان بر در تو برده نماز آب…

ادامه مطلب

چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان

چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان ز ماتمش همه افکار و دل دو نیم شدند فزود امیری دنبال غم به مصرع و…

ادامه مطلب

پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار

پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار پیوند در گسسته حبیبت رضاقلی از کثرت جراحت و درد از علاج آن مأیوس گشته است طبیبت رضاقلی…

ادامه مطلب

باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند

باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند خدایگانا میرا ز حال خود قدری به حضرت تو سرایم که جان کتمان نیست…

ادامه مطلب

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته صیت دانش در صف کون و مکان انداخته گه چو ابر اندر بهاران خیمه بر دریا زده گه…

ادامه مطلب

آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

آن شنیدم خیمه ای از شاه روس ارمغان بر ناصرالدین شاه شد خیمه ای کز ارتفاع و عرض و طول اطلس گردون بر او کوتاه…

ادامه مطلب

اداره اوقاف پیشین

اداره اوقاف پیشین ای دوست بیا مسند اوقات ببین بیداد و طمع ز قاف تا قاف ببین این نایب صدر و فخرالاشراف ببین در قاف…

ادامه مطلب

نیز تاریخ دیگر

نیز تاریخ دیگر چو کوفت کاروان بلاطبل اصلا شد بر فلک زکاخ شرف بانک الرحیل زآوای کوس ایتهالنفس ارجعی افتاد شور و ولوله در عترت…

ادامه مطلب

مطایبه

مطایبه افضل الملک دروغی و ادیب زورکی خان مصنوعی و مستوفی شلتاقی منم وارث هر مرده از رندی و طراری منم زائر هر سفره با…

ادامه مطلب

ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی

ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی چو رفت برباد زدست بیداد شعار نرگس عذار سنبل فغان بر آمد ز سرو و…

ادامه مطلب

گربه و موش بهم ساخته اند ای بقال

گربه و موش بهم ساخته اند ای بقال وای بر خیک پنیر و سبد میوه تو ای پدر خانه و باغت به رقیبان دادند دختر…

ادامه مطلب

عاشق شدی عجوزه دنیا را

عاشق شدی عجوزه دنیا را با این خمیدگی و کهن سالی اندر قمار بیع وطن دایم کارت مجاهدی شد و دلالی صال الجحیم باشی و…

ادامه مطلب

شاه و وزیر و گربه دست آموز

شاه و وزیر و گربه دست آموز شنیده ام که شهی با وزیر خود میگفت که علم و فضل کلید خزانه هنر است درخت تلخ…

ادامه مطلب

دهد جای وزارت قاضی چرخ

دهد جای وزارت قاضی چرخ قضای کشور ساوجبلاغم فرود آرد بخشم از پشت پیلان نهند رخت شرافت بر الاغم

ادامه مطلب

در مدح حضرت امیر ع به پارسی خالص

در مدح حضرت امیر ع به پارسی خالص شهی که موردم تیغش اژدهائی بود هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار توانم او را خواند…

ادامه مطلب

در تهنیت وزارت دربار امیر بهادر جنگ

در تهنیت وزارت دربار امیر بهادر جنگ ایا امیر جوان بخت شاد زی که کنون امارت تو همی گشته با وزارت جفت سروش غیب بهر…

ادامه مطلب

خسروا کرده فلک خوار و زبونم چندان

خسروا کرده فلک خوار و زبونم چندان که برون آمدن از خانه ندانم هرگز خاک در دیده ام افشانده حوادث آنسان که بجز اشک بصر…

ادامه مطلب

چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز

چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز که ایزدت دهد از فضل عمر بی پایان نخست راندی بدسیرتان و دونان را دوم سپردی کار جهان…

ادامه مطلب

پیش آن صاحب فرخنده بنالم به از آنک

پیش آن صاحب فرخنده بنالم به از آنک خاضع امر فلان بنده بهمان باشم صدر دیوان وزارت اگرم بپذیرد در اقالیم سخن صاحب دیوان باشم…

ادامه مطلب

با تو ای چرخ زنم به نیرو گرچه

با تو ای چرخ زنم به نیرو گرچه خود نه پرویز و نه بهرامم و نه شاپورم لیک مخدوم من آنست که گوید فاش خازن…

ادامه مطلب

ای ظهور تو چنان پدری

ای ظهور تو چنان پدری کاشف راز یخرج المیت گل و ریحان باغ چون نشدی باری آخر کرفس باش و شبت

ادامه مطلب

امام محمد زکریا

امام محمد زکریا محمد زکریا طبیب رازی را که فیلسوف عجم بود و اوستاد عرب به فن فلسفه و طب و کیمیا و نجوم حساب…

ادامه مطلب

از حکایت سال سیصد و نه

از حکایت سال سیصد و نه این حدیثم کجا شود فرمش که چو حلاج را بدار زدند نه رخش زرد شد نه چهره ترش چون…

ادامه مطلب

یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب

یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب انت فی دیباجة العلیا طراز المذهب عش حساما ماضیا فی الدین سیفا قاضیا فی الوری یا حجة الاسلام…

ادامه مطلب

مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

مردم ایران دو فرقه اند که هر یک تخم امل را درون مزرعه دارند قومی مشروطه خواه گشته و بر دوش چتر ظفر با شعاع…

ادامه مطلب

ماده تاریخ حاج آقا محسن عراقی

ماده تاریخ حاج آقا محسن عراقی حجت الاسلام کهف الحق ملا ذالمسلمین کز درخت علم نطقش بار و فکرش بیخ شد بحر علم و طور…

ادامه مطلب

کتاب عاریه دادن به مردمان ندهد

کتاب عاریه دادن به مردمان ندهد ترا نتیجه جز آه و حسرت افسوس بود کتاب عروس ای پسر به حجله علم کسی به عاریه هرگز…

ادامه مطلب

فکاهی

فکاهی به و لله و به با لله و به تا لله بسی جز کلام الله پر نور به الیاس و به خضر و دشت…

ادامه مطلب

شبی در روستا مهمان خود خواند

شبی در روستا مهمان خود خواند مرا در خانه پیری طاعن السن همی گفت ای دریغ از هوش این خلق که نشناسد مذنب را ز…

ادامه مطلب

دولت جاوید خواهم از در یزدان

دولت جاوید خواهم از در یزدان «دانش » دانش پژوه صلح طلب را آنکه نمود است وصف ذات جمیلش غیرت ارژنگ کارگاه ادب را

ادامه مطلب

در فتح ری نمود سپهدار نامدار

در فتح ری نمود سپهدار نامدار کاری که خارج از هنر و زور رستمست تاریخ این فتوح ز الهام کردگار جد و جهاد و جهد…

ادامه مطلب

در تعزیت

در تعزیت داورا از پس این غم که ترا رخ بنمود شادی اندر دل ما رخ ننماید هرگز تا تو چون غنچه خوری خون و…

ادامه مطلب

خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش

خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش برتر از اورنگ و گاه و افسر مریخ باشد عنقریب از همتش بینی درخت معرفت را داد…

ادامه مطلب

چشم مست تو مگر یپرم بمب انداز است

چشم مست تو مگر یپرم بمب انداز است یا ز ترکان صحیح النسب قفقاز است چشم مستی که تو داری همه دارند ولی این روش…

ادامه مطلب

پرنس ارفع دولت جهان هوش و خرد

پرنس ارفع دولت جهان هوش و خرد که تابد از رخ زیبایش فره ایزد ستم گریخت ز دادش چنانچه می بگریخت ز نام یزدان پتیاره…

ادامه مطلب

بار خدایا مگیر سایه خود را

بار خدایا مگیر سایه خود را از سر این کودکان خفته در این مهد وین ملک ملک بخش را که شبانروز دارد در انتظار کار…

ادامه مطلب

ای اهل زمانه پند گیرید

ای اهل زمانه پند گیرید از حال فکار این جگر خون در کیسه هزار دام دارد این جامه که می زند به صابون امروز بود…

ادامه مطلب

آل عباس را به «قلب صد و سی و دو» رسید

آل عباس را به «قلب صد و سی و دو» رسید دولت از کوشش ابومسلم پانصد و بیست و چار سال شدند ملک را خواجه…

ادامه مطلب

ابوالفتح خان ای که ایوان قدرت

ابوالفتح خان ای که ایوان قدرت بلند آسمان را شکست از درستی به فرهنگ و هوش تو اقرار داد ابونصر یمگان ابوالفتح بستی

ادامه مطلب

همیشه شمس به قصد تو گشته یار زحل

همیشه شمس به قصد تو گشته یار زحل هماره ماه برغم تو خفته در عقرب حکیم با هنر از طعن آن حریف ظریف غریق بحر…

ادامه مطلب

مدار غصه که خون منت حلال بود

مدار غصه که خون منت حلال بود مشو غمین که نیاید ز حلق کشته صدا اگر نه باورت آید ز بعد کشته شدن مرا مخوان…

ادامه مطلب