قصاید رشید الدین وطواط
قصیده هشتاد و هشتم در مدح اتسز
ای تو بر آزادگان عصر خداوند گیتی هرگز نزاد مثل تو فرزند یک سخن مایه هزار سخن سنج یک هنرت زیور هزار هنرمند هست فلک…
قصیده نود و پنجم در مدح اتسز
ای بتو رایت هدی منصور وی مقامات ملک تو مشهور در جهان حکم های تو نافذ در هدی سعی های تو مشکور خرمی را هوای…
قصیده صد و سیزدهم در مدح اتسز
خوارزمشه ، که هست زمانه غلام او دور سپهر و سیر ستاره بکام او از صورت هلال فلک را بهر مهی در گوش حلقه ایست…
قصیده ششم در مدح اتسز
ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند از حلم…
قصیده دوم در مدح اتسز
ای ز حکیمان شنوده علم اوایل هم ببراهین رسیده ، هم بدلایل طبع تو افروخته بنور حقایق جان تو آراسته بنقش فضایل چند مسایل کنم…
قصیده پنجم در مدح اتسز
بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی…
قصیده بیست و هفتم در مدح اتسز
نگارا ، تا تو از سنبل تر از ارغوان کردی رخ چون ارغوان من برنگ زعفران کردی ز مشک روی من کافور پیدا گشت از…
در مرثیۀ شرف الدین قزل ارسلان بن اتسز
بس بلندا! که شد ز گردون پست بس عزیز که شد ز گیتی خوار محنت چرخ را که دیده قیاس؟ ستم دهر را که دید…
در مدح خاقان کما الدین ابو القاسم محمود ارسلان خسرو توران
ای از رخت فگنده سپر ماه و آفتاب طعنه زده جمال تو بر ماه و آفتاب زان جا که راستیست ندارند در جهان پیش رخ…
در ستایش شمسالدین وزیر
جمالالملک شمسالدین جهانیست که از همر نعمتی او را نشانیست جهانی گفتم او راوین غلط بود که هر مویی ز شخص او جهانیست کفش و…
قصیدۀ ملمع در مدح جمال الدین وزیر
ای جمال دولت ، ای چرخ جلال وی ز تو افزوده گیتی را جمال ای سعادت را بصدرت انتما وی سیادت را بقدرت اتصال اختران…