قصاید اهلی شیرازی
شکر خدا که مژده راحت فرا رسید
شکر خدا که مژده راحت فرا رسید آن ارزو که داشت دل ما بما رسید آمد بهار زندگی و سبزه و نشاط گو خرش برآ…
خط تو چون بردمید رونق عنبر شکست
خط تو چون بردمید رونق عنبر شکست سرو تو چون قد کشید قدر صنوبر شکست طره پرچین چرا مالش گوش تو داد نسترنت از چه…
ایدل گدایی از کرم کار ساز کن
ایدل گدایی از کرم کار ساز کن خود را زمنت همه کس بی نیاز کن توحید چیست ترک تعلق ز هر چه هست یعنی بروی…
آمد بهار و سبزه دمید و جهان خوشست
آمد بهار و سبزه دمید و جهان خوشست ساقی بیار می که زمین و زمان خوشست مطرب غزلسرای و حریفان ترانه گوی معشوقه در کنار…
یارب اینخیمه یا گلستان است
یارب اینخیمه یا گلستان است یا نمودار چرخ گردان است دوخت نرگس بنقش او دیده یا در او چشم خلق حیران است گرد این خیمه…
شاه نجف که گوهر بحر عنایتست
شاه نجف که گوهر بحر عنایتست چون بحر بیکران کرمش بی نهایتست با هر نبی که بود بمعنی رفیق بود سر نهان که میشنوی این…
چو قتل اهل دل از غمزه تیر یار کند
چو قتل اهل دل از غمزه تیر یار کند مرا هلاک به شمشیر انتظار کند اگرچه خاک شدم چشم آن هنوزم هست که سرو قد…
این نقد دل نثار شهیدان کربلا
این نقد دل نثار شهیدان کربلا چون خاک رهگذار شهیدان کربلا طوری که قدر و منزلتش از فلک گذشت سنگی است در مزار شهیدان کربلا…
آمد عشور و خاطرم افکار کرده است
آمد عشور و خاطرم افکار کرده است درد حسین در دل ما کار کرده است کافر به مومن این نکند کان سگ یزید با خاندان…
واحسرتا که دیده ز حسرت پر آب شد
واحسرتا که دیده ز حسرت پر آب شد در ماتم حسین علی دل کباب شد ای آسمان اگر در رحمت گشاده یی ظلم تو بر…
شاه روشندل که ریزد خون دشمن بهر دوست
شاه روشندل که ریزد خون دشمن بهر دوست قرص خورشید فلک بهر کمر شمشیر اوست شاه اسماعیل حیدر آنکه در روز مصاف تیغ او بهر…
تا خلافت بر بنی آدم ز حق تفضیل شد
تا خلافت بر بنی آدم ز حق تفضیل شد سکهٔ دولت به نام شاه اسمعیل شد چونخلیل بت شکن در عالم صورت به تیغ هرچه…
ایدل ز سوز گریه جگر را کباب کن
ایدل ز سوز گریه جگر را کباب کن یاد از حسین تشنه بچشم پر آب کن تن خاک کن بمهر حسین و بیاد ده هر…
آمد عشور و در همه ماتم گرفته است
آمد عشور و در همه ماتم گرفته است آه این چه ماتم است که عالم گرفته است ماه محرم آمد و بیگانه را چه غم…
هر موی ابرویت مه عیدست ای پری
هر موی ابرویت مه عیدست ای پری شوخی تو کز هزار مه عید دل بری از خوی نازک تو که بیند به ماه عید گر…
سرزدم از خواب صبحی کز نسیم عنبرین
سرزدم از خواب صبحی کز نسیم عنبرین شبنمی از عنبر اشهب نشستی بر زمین بادمیبردی بعالم فوج فوج و موج موج کاروان در کاروان منزل…
تو شیر خدایی به یقین یا اسدالله
تو شیر خدایی به یقین یا اسدالله سر بیشه تو عرش برین یا اسدالله شیران جهان صید تو اند از ره معنی شیر فلکت صید…
ای همنفس که میگذری بر مزار من
ای همنفس که میگذری بر مزار من زنهار یاد کن ز من و روزگار من نشکفته بود یک گلم از صد هزار گل ناگه بریخت…
آن شهنشاهی که بحر لافتی را گوهر است
آن شهنشاهی که بحر لافتی را گوهر است شحنه دشت نجف شاه ولایت حیدرست جویبار ذوالفقار از آب رحمت پرورید گلشن هر دو سر ازان…
هرگز کجا پیدا شود چون شکل قد یار من
هرگز کجا پیدا شود چون شکل قد یار من نخل از عرب سرو از عجم ترک از ختا ماه از ختن آن زلف و روی…
سوار من که سرم باد گوی میدانش
سوار من که سرم باد گوی میدانش سر منست و سر زلف همچو گانش هزار یوسف مصری کمست اگر هردم فرو روند بفکر چه زنخدانش…
تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد
تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چه حاجت است بگفتن که خود زبان دارد چو تار چنگ دل من ضعیف شد از درد چنان…
این چه فرخنده خیمه این چه سر است
این چه فرخنده خیمه این چه سر است آسمانی است کز زمین برخاست خانه راحتست و مامن عیش کعبه خلق یا بهشت خداست میخش از…
الهی بسر دفتر حکمت الله
الهی بسر دفتر حکمت الله بنی آدم ایینه قدرت الله الهی بشمع جمال محمد که بر غیر زد آتش غیرت الله الهی بنور علی آنکه…