قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

رهبران تيمي خوب هرگز “بله قربان گو” نمي خواهند. آنها رابطه ي درست و از روي راستي را از افراد خود مي خواهند. (جان ماكسول)

تنها آن چيزهايي را به سوي خود مي كشيد كه بسيار به آن مي انديشيد. (فلورانس اسكاول شين)

هر چيز را هر اندازه كه نازك ببريد و ورقه ورقه كنيد، باز هم ورقه‌هاي ايجاد شده، هر كدام دو رو و دو سو خواهند…

رو به خورشيد بايستيد، سايه ها پشت شما خواهند بود. (زيگ زيگلار)

تنها با انديشيدن به هدف ها، نمي توان به آنها رسيد. (زيگ زيگلار)

هر چيزي را جويدن و گواريدن، طبع بي گزند خوكانه است! هميشه «آري» گفتن كار خر است و آن كس كه جانِ خران دارد! (نيچه)

روح رمان، روح پيچيدگي است. هر رمان به خواننده مي گويد: «چيزها پيچيده تر از آن اند كه تو مي انديشي.» (ميلان كوندرا)

تنها بنايي که هر چه بيشتر بلرزد محکمتر مي شود، دل آدمي است. (نامشخص)

هركس ارزش خود را خود، تعيين مي‌كند. (ويكتور هوگو)

روراست باش؛ هيچ چيز برتر و بالاتر از روراست بودن نيست. (پرمودا باترا)

تنها چيزي كه در شهرهاي كوچك شايع است، خود شايعه است… حتي پيش از آنكه پيشامدي رخ دهد، مردم به آن پي مي برند. (گابريل…

هرچه تجارب زندگي ما بيشتر و كيفيت آنها بالاتر باشد، ميزان حق گزينش ما بيشتر مي شود و بهتر مي توانيم معناي [ =چَم ]…

روزي كه ترس و ترديد را از خود برانيد، ميوه شهامت خود را نيز خواهيد چيد. (جان هنري نيومن)

تنها، ذهني كه به يك درخت يا به ستارگان يا به تلألوي آب يك رودخانه با واگذاري و گردن نهادن خود مي نگرد،مي داند زيبايي…

هرچه كسي در اين جهان در يك سال، پيشكش و نثار قربان كند تا مُزد يابد، اين همه پشيزي نيرزد؛ بزرگداشت پارسايان بهتر است. (بودا)

روشنگري، پايان دوران كودكي خود تحميل كرده ي نوع بشر است. (ايمانوئل كانت)

تنها راه زندگي كردن، بودن در همين زمان است. (ريچارد تمپلر)

هرچه بيشتر براي كاميابي ديگران تلاش كنيد، آن‌ها هم بيشتر خواهان كاميابي شما خواهند بود. (جك كانفيلد)

رؤياها، نيروي مورد نياز براي دگرگون كردن جهان هستند. (كيم وو چونگ)

تنها زندگي كردن، بهتر از رفاقت با نارفيقان است. (نامشخص)

هرجا انسان عمل كرده است، انسان خواسته است؛ تنها از طريق موجوداتي كه اراده دارند مي توان عمل كرد. (نيچه)

رويدادهاي مشهور دوران گذشته جهان را مرور كنيد تا شما هم مثل من اين حقيقت را بپذيريد كه بزرگترين جنايتها با كوچكترين دستها انجام گرفته…

تنها كساني تحقير مي شوند كه بگذارند تحقيرشان كنند. (نامشخص)

هر نويسنده تا حدي چهره ي خويش را در آثارش آشكار مي سازد، حتي اگر اين كار بر خلاف ميل اش باشد. (گوته)

رئيس، عيب و ايراد را سرزنش مي كند، رهبر آن را برطرف مي كند. (جان ماكسول)

تنها كم خردان شتاب مي‌كنند. (مثل قديمي)

هر گونه ستمگري كه مرتكب شويم يا حتي در انديشه ي آن باشيم، روزي، تلافي آن را از روان ما باز پس خواهد گرفت، بي…

زبان، يگانه آلت تيزي است كه با كاربرد زياد تيزتر مي گردد. (واشنگتن ايروينگ)

تنها نشان زندگي، رشد كردن است. (نامشخص)

هر معلولي زاييده ي علتي است و چيزي به نام رويداد وجود ندارد. (فلورانس اسكاول شين)

زمان، جانبدار هيچ كسي نيست. روز، فقط به ما مي‌گويد “من هستم، تو مي‌خواهي با من چه كني؟” (جيم رآن)

تنها يك روش براي رسيدن به سعادت وجود دارد و آن، پايان دادن به نگراني در مورد مسايلي است كه فراسوي نيروي اراده ي ما…

هر گاه در كار ما “اگر” نباشد، بدون شك پيروز خواهيم شد. (نامشخص)

زماني انسان مي خواهد همگام با نظم جاودانه باشد كه خودش خوب است. (نيچه)

تهيدستي، ريشه ي تمام پليدي ها است. (جرج برنارد شاو)

هر كه از خود ايمان نداشته باشد هميشه دروغ مي گويد. (نيچه)

زماني كاميابي دست يافتني است كه خود را لبريز از عشق كنيد. (نامشخص)

تو جدا از ديگران نيستي؛ قضاوت در مورد كارهاي خوب ديگران هم دست كمي از قضاوت در مورد كارهاي بدشان ندارد. (وين داير)

هر كسي شايستگي‌هاي بي‌پاياني دارد، ولي به جز در شرايط استثنايي، هيچ‌گاه اين شايستگي‌ها برانگيخته نمي‌شوند. (كيم وو چونگ)

زماني كه با مردم، خوب و مهربان هستيد، آنها نيز مي خواهند با شما خوب و مهربان باشند. (جك كانفيلد)

تو نياز داري كه به شناختن خود ادامه دهي؛ هر روز كمي بيشتر از روز پيش. (ريچارد باخ)

هر كس كه خود را وقف كارش كرده، هرگز شكست نخورده است. (كيم وو چونگ)

زماني كه دانش ما با انسانيت و ظرافت طبع درهم آميخته شود، مي‌تواند خرد بيافريند. (نامشخص)

توانايي خود را براي يادگيري و به كارگيري آنچه ياد مي‌گيريد، افزايش دهيد. (جك كانفيلد)

هر كسي خود را در رويا براي لحظه اي سر كرده ي ارتش مي پندارد كه از نفربَرها گريخته است. (فرناندو پسوا)

زماني كه شما به بدبيني خو بگيريد، بدبيني به اندازه خوشبيني مطلوب و دوست داشتني است. (نامشخص)

توانمندي و قدرتِ هنر از محدوديت زاده مي شود و در آزادي مي ميرد. (لئوناردو داوينچي)

هر كس غرور خود را دارد و غرور هر كس او را به فراموشي مي سپرد، چرا كه كس ديگري با همان روان وجود دارد….

زماني كه نويسنده براي نوشتن مي نشيند، اراده مي كند كه نويسنده ي خوبي شود يا نه. (نامشخص)

تيمها مثل جوامع كوچك هستند و تنها وقتي توسعه مي يابند كه افراد آن جوامع براي يكديگر قيافه نمي گيرند. (جان ماكسول)