قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تا زماني كه بذر مهر و محبت را در كشتزار دل پرورش ندهيم، احساس كامروايي نمي‌كنيم. (وين داير)

گرگ پير تا زماني كه قدرت آن را دارد كه طعمه اي به چنگ آورد و آن را از هم بدرد مورد احترام [ =بزرگ…

دريافت ما از ديگر آدم‌ها، برمي‌گردد به ميزان شناخت‌مان از خويشتن. (لئوبوسكاليا)

تا زماني كه در خوابي براي شاد كردنت كاري از من ساخته نيست. (ريچارد براتيگان)

گفتگو با آدميان ترسو، خواري در پي دارد. (ارد بزرگ)

دست و پنجه نرم كردن با مشكلات بر عزم راسخ اشخاص مي افزايد. (جان ماكسول)

تا زماني كه مسئوليت كاري را به دوش نگرفته‌ايم، هيچ چيز در كنترل ما نخواهد بود. (آنتوني رابينز)

گمان مي كنم تاثير موسيقي در هر كس، وجود دومي را بيدار مي كند كه بسيار عالي تر از هستي معمولي همه روزه است. (نامشخص)

دشمن دانا از دوست نادان بهتر است. (مثل فارسي)

تا مي توانيد از تجربه هاي ديگران بهره مند شويد و آنچه را كه مي آموزيد، به كار گيريد. (آنتوني رابينز)

گوشه گيري و كاهلي، روش كساني است كه مي گويند: آنچه را كه من نمي توانم كرد ديگران مي توانند. (ژان پل سارتر)

دشوارترين قدم، همان قدم اول است. (نامشخص)

تاريخ، از آن افراد هدفمند است. (نامشخص)

لازمه‌ي پايدار ماندن دوستي‌ها، روراست بودن است. (پرمودا باترا)

ثروتمندان اكثرا چنين اند كه بيشترين لذت را از نمايش دادن ثروتشان مي برند. (نامشخص)

تاريخ نشان داده است كه بيشتر برندگان و پيروزمندان نام‌آور، كمابيش با دشواري‌هايي روبرو شده‌اند كه پيش از اينكه پيروز شوند، قلب‌شان را شكسته است….

لذت بردن از اكنون، براي نگاهداشتِ مثبت انديشي در زندگي، مورد نياز است. (لستر جي رابينسون سوم)

جامعه مثل آب نمك است؛ شنا كردن در آن بد نيست، اما بلعيدنش وحشتناك است. (نامشخص)

تاكنون هيچ كس حتي شاعران نيز نتوانسته اند نهايت عشقي را كه دل آدمي پذيرنده ي آن است اندازه بگيرند. (نامشخص)

لطف زن مانند ماسه خطرناك است. (ويكتور هوگو)

جاي نهايت خوشبختي است كه علم با كشفيات “ثابت و ماندگار” خويش، هميشه انگيزه هايي براي كشفيات جديد به ما مي دهد. (نيچه)

تجربه به من آموخت كه هرچه بالاتر رويد، سرنگوني شما سنگين‌تر و شكننده‌تر است. (پرمودا باترا)

ما اشتباهات جديدي را مرتكب نمي شويم؛ تنها اشتباهات گذشته را تكرار مي كنيم. (نامشخص)

جايي هست كه جز تو هيچ كس آن را پر نمي كند و كاري هست كه جز تو هيچ كس قادر به انجامش نيست. (فلورانس…

تجربه ها بررسي هاي من همه نمايانگر اين است كه محدوديت هاي وجود ما (چه مثبت و چه منفي) بسيار كمتر از آن چيزي است…

ما بايد استعدادهايمان را در راه رسيدن به پيشرفت، به كار گيريم. (پرمودا باترا)

جز ترديد و هراس، هيچ چيز نمي تواند ميان انسان و بزرگترين آرمانها يا مرادهاي دلش، جدايي بيفكند. (فلورانس اسكاول شين)

تجربه‌ي خوار شدن، همچون تجربه‌ي عشق است؛ فراموش نشدني. (كريستين بوبن)

ما بايد در زندگي داراي هدف عالي بوده و افق بالاتري را بنگريم زيرا بدون هدف زيستن ثمره اي جز خستگي ندارد. (فرانسوا ولتر)

زندگی با هدف، نه تنها بیان راستین این امر است كه شما به راستی، كه هستید، بلكه به این معناست كه شما موهبتی برای جهان…

تدبير، هنر گام برداشتن بدون لگدمال كردن پاي ديگران است. (نامشخص)

ما به طنز نيازمنديم، زيرا هرچه بزرگتر مي شويم اين آمادگي را پيدا مي كنيم كه افرادي ترشروي و غمگين شويم، اما بچه ها به…

جنگ تهاجمي، جنگ وحشي ها است؛ آن كه از خود دفاع مي كند، سزاوار آن است. (فرانسوا ولتر)

ترس از عشق، ترس از زندگي است و آنان كه از عشق دوري مي كنند مردگاني بيش نيستند. (برتراند راسل)

ما تنها زماني از مردم سير مي شويم كه ديگر نتوانيم آنها را هضم كنيم. (نيچه)

جهان به يك شب مي‌ماند. هركس بايد خود چراغ خود را بيفروزد. (ماكسيم گوركي)

ترس، همواره از ناداني زاده مي شود. (رالف والدو امرسون)

ما در اين دنيا نمي توانيم كارهاي بزرگ انجام دهيم، بلكه مي توانيم كارهاي كوچك را با عشق هاي بزرگ انجام دهيم. (مادر ترزا)

جهان مشكلي ندارد، مشكل عدم آگاهي است. از پوسته ناآگاهي برون آي. (اشو)

تشويق پس از نكوهش، همچون آفتاب پس از رگبار باران است. (گوته)

ما در همه ي سستي هايمان، گوهري از توان داريم كه اي كاش آن را بشناسيم. در اين زمينه نيز مانند ديگر چيزها، آگاهي از…

جوان ماندن، آزمودن چيزهاي تازه است، نه غرغر كردن و گفتن همه ي چيزهايي كه آدمها در زمان پيري مي گويند. (ريچارد تمپلر)

تصور كن اگر قرار بود هر كس به اندازه ي دانش خود حرف بزند چه سكوتي بر دنيا حكمفرما مي شد. (ناپلئون بناپارت)

ما فقير هستيم، اما خوش سليقه ايم. (فرانسوا ولتر)

جواني منزلي است كه مابين مسافت كودكي و پيري واقع شده است. روزگار نيكبختي و كاميابي زندگي در آنجا مي گذرد. (گوته)

تعهد اغلب در دل مشكلات كشف مي شود. (جان ماكسول)

ما مخلوق استدلال و دليل و برهان نيستيم، بلكه مخلوق احساسات هستيم. عقل و منطق ما همچون قايقي كوچك در درياي عميق و متلاطم احساسات…

چاپلوسها تنها، همانند دوست هستند، همانطوري كه گرگ ها به سگ ها شباهت دارند. (مارك تواين)

تفاوت اصلي بين رهبري و مديريت اين است كه رهبران با استفاده از نفوذ خويش ديگران را به پيروي وامي دارند، اما كار اصلي مديران،…

ما نسلي گمشده هستيم. صبح تا شب بدون هدف سگ دو مي زنيم و هميشه به دلار چشم دوخته ايم كه جهت را به ما…