همتم تا دست پر زور هوس پیچیده است

همتم تا دست پر زور هوس پیچیده است

در دل تنگم حباب آسا نفس پیچیده است

می چکد خون نیاز عاشق از بال و پرت

ای کبوتر نامه را دست چه کس پیچیده است

از زمین تا آسمان آوازهٔ بیداد اوست

ناله ام در تنگنای این قفس پیچیده است

تا دل صد چاک ر ا دردت به شور آورده است

در فضای سینه آواز جرس پیچیده است

شب، شراری در دل از گرمی خوی او فتاد

بر سراپا آتشم مانند خس پیچیده است

بادهٔ غفلت ز هوشش برد تا صبح نشور

بر تو بیجا اینقدر جویا عسس پیچیده است

جویای تبریزی

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *