همی فرازد دولت همی فزاید دین

همی فرازد دولت همی فزاید دین قوام دین هدی و نظام ملک زمین سزد که ملک زمین ‌گسترد نظام‌الملک سزد که دین هدی پرورد قوام‌الدین…

ادامه مطلب

از دورهای گردون وز صنع‌های یزدان

از دورهای گردون وز صنع‌های یزدان زیباترین عالم فرخ‌ترین کیهان از نورهاست خورشید از طبعهاست آتش از سنگهاست یاقوت از فصلهاست نیسان از ماه‌هاست روزه…

ادامه مطلب

اگرچه ناموران را تفاخر از هنرست

اگرچه ناموران را تفاخر از هنرست تفاخر هنر از شهریار نامورست جلال دولت عالی جمال ملت حق که پادشاه جهان است و خسرو بشرست اگر…

ادامه مطلب

آن چنبر پرحلقه و ان حلقه پرخم

آن چنبر پرحلقه و ان حلقه پرخم دام است و کمندست بر آن عارض خرم دامی و کمندی که ز بهر دل خلق است چون…

ادامه مطلب

ای آمده ناگه به نشابور ز بغداد

ای آمده ناگه به نشابور ز بغداد همراه تو هم دولت و هم دانش و هم داد بر گردون‌ خدمتگر چتر تو شده ماه بر…

ادامه مطلب

ای تاج دین و دنیا ای فخر روزگار

ای تاج دین و دنیا ای فخر روزگار بر تو خجسته باد چنین عید صدهزار ای از وَرَعْ چو مادر عیسی بلند قدر وی از…

ادامه مطلب

ای ز شاهی و جوانی شاد و از دولت به کام

ای ز شاهی و جوانی شاد و از دولت به کام ایزد اندر هر مرادی داد تو داده تمام اندر اسباب شهنشاهی همال تو کجا…

ادامه مطلب

ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو

ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو عید است و همچنانکه تو شادی به…

ادامه مطلب

ایا معزی برهانی این جمال ببین

ایا معزی برهانی این جمال ببین که با ولایت صاحبقران شدست قرین کنون که گشت بیاض زمان چو ساحت عدن کنون‌که‌گشت سواد زمین چو چرخ…

ادامه مطلب

باز آمد و آورد خزان لشکر سرما

باز آمد و آورد خزان لشکر سرما بشکست و هزیمت شد از او لشکر گرما آری چو فلَک بند خزان را بگشاید بندد در گرما…

ادامه مطلب

برآمد ساج‌گون ابری ز روی ساج‌گون دریا

برآمد ساج‌گون ابری ز روی ساج‌گون دریا بخار مرکز خاکی نقاب قبّهٔ خضرا چو پیوندد به هم‌ گویی‌ که در دشت است سیمابی چو از…

ادامه مطلب

بهاری ‌کز دو رخسارش همی شمس و قمر خیزد

بهاری ‌کز دو رخسارش همی شمس و قمر خیزد نگاری‌کز دو یاقوتش همی شهد و شکر خیزد خروش از شهر بنشاند هر آنگاهی که بنشیند…

ادامه مطلب

تا جهان باشد خداوندش ملک سلطان بود

تا جهان باشد خداوندش ملک سلطان بود وز ملک‌ سلطان جهان چون روضهٔ رضوان بود تاکه از یزدان بود پیروزی هر دولتی هم دلیلش دولت…

ادامه مطلب

تا مبارک رایت شاه جهان آمد پدید

تا مبارک رایت شاه جهان آمد پدید در خراسان نقش رَوضات الجَنان آمد پدید پیر بود از برف و از سرما خراسان مدتی شد جوان…

ادامه مطلب

جاودان‌گیتی به‌ حکم شاه‌گیتی دار باد

جاودان‌گیتی به‌ حکم شاه‌گیتی دار باد جایگاه بدسگال شاه گیتی دار باد جود و عدلش هر د‌و نعمت ساز و محنت سوز باد دست و…

ادامه مطلب

چه گوهرست که کانش خُم دَهاقین است

چه گوهرست که کانش خُم دَهاقین است به رنگ لالهٔ نَعمان و بوی نسرین است به مجلس ملکان همنشین زیر و بم است به بزم…

ادامه مطلب

چون پدید آمد مبارک ماه نو بر آسمان

چون پدید آمد مبارک ماه نو بر آسمان بر بساط نیلگون زرین کمان بردم گمان دیدم آن ساعت ز روی یار خویش و ماه نو…

ادامه مطلب

چیست آن‌ کوه زمین‌پیما و باد راهوار

چیست آن‌ کوه زمین‌پیما و باد راهوار باره‌ای صحرانورد و مرکبی دریاگذار هیکلی پولادسم آهوتگی غشغاو دم پیکری پاکیزه‌گوهر راهواری شاهوار بر حریر و کاغذ…

ادامه مطلب

در هر چمن از گردش خورشید منور

در هر چمن از گردش خورشید منور دُرّست به پیمانه و مشک است به ساغر دری که بدو روی زمین گشت موشح مُشکی که بدو…

ادامه مطلب

رای سلطان معظم خسرو خسرونشان

رای سلطان معظم خسرو خسرونشان معجزات فتح را بنمود در مشرق عیان هرکه خواهد تا بداند معجزات فتح او گو بیا بشنو حدیث زابل و…

ادامه مطلب

ز مشرق تا حد مشرق شناسد هرکه دین دارد

ز مشرق تا حد مشرق شناسد هرکه دین دارد که دین رونق به تأیید امیرالمؤمنین دارد امام الحق که او را آفرین‌گوی است درگیتی هر…

ادامه مطلب

سمن‌ْبری که دلم تنگ ‌کرد هم‌چو دهان

سمن‌ْبری که دلم تنگ ‌کرد هم‌چو دهان صنوبری که تنم موی کرد همچو میان زلاغری و ز تنگی همی نداند باز تن مرا ز میان…

ادامه مطلب

شکر یزدان را که از فر وزیر شهریار

شکر یزدان را که از فر وزیر شهریار بختم اندر راه مونس‌ گشت و اندر شهر یار شکر یزدان را که از اقبال او کردم…

ادامه مطلب

عاشق آنم‌که عنابش همی بارد شکر

عاشق آنم‌که عنابش همی بارد شکر فتنهٔ آنم‌که سنجابش همی پوشد حجر خستهٔ آنم ‌که ازگل توده دارد بر سمن بستهٔ آنم‌که از شب حلقه…

ادامه مطلب

فرخنده باد و میمون این مجلس منور

فرخنده باد و میمون این مجلس منور بر شهریار گیتی شاهنشه مظفر شاهی کجا رسیدست از همت بلندش تختش به هفت گردون عدلش به هفت…

ادامه مطلب

گشاده‌روی و میان بسته بامدادِ پگاه

گشاده‌روی و میان بسته بامدادِ پگاه فروگذشت به کویم بتی به روی چو ماه اگر زمهر بود بامداد نور جهان ز ماه بود مرا نور…

ادامه مطلب

ماه‌کند بر فلک ستایش آن خَدّ

ماه‌کند بر فلک ستایش آن خَدّ سرو کند در چمن پرستش آن قد عاریه دارند سرو و ماه تو گویی راستی و روشنی از آن…

ادامه مطلب

نرگس پرخواب او از چشم من بردست خواب

نرگس پرخواب او از چشم من بردست خواب سنبل پر تاب او در پشتم آور‌دست تاب چشم‌من‌پرخواب‌ازآن شد پشت‌من پرتاب ازاین وین دو حال از…

ادامه مطلب

هرکس که دل بر آن صنم دلستان نهاد

هرکس که دل بر آن صنم دلستان نهاد جان در بلا فکند و تن اندر هَوان نهاد آن دلستان که هست بر او رخ چو…

ادامه مطلب

همایون جشن پیغمبر شعار ملت یزدان

همایون جشن پیغمبر شعار ملت یزدان مبارک باد بر سلطان بن سلطان بن سلطان خداوند خداوندان معزالدوله رکن‌الدین شهنشه بوالمظفر برکیارق سایهٔ یزدان جوان دولت…

ادامه مطلب

از رایت منصور تو ای خسرو منصور

از رایت منصور تو ای خسرو منصور بر چرخ همی فخر کند شهر نشابور شاپور بنا کرد نشابور و تو را هست صد میر جهانگیر…

ادامه مطلب

اگر نشاط ‌کند دهر واجب‌ است و صواب

اگر نشاط ‌کند دهر واجب‌ است و صواب که کرد خسرو روی زمین نشاط شراب رخ نشاط برون آمد از نقاب امروز جو آتشی‌که مر…

ادامه مطلب

آن خداوند که آفاق به یک فرمان کرد

آن خداوند که آفاق به یک فرمان کرد ملک آفاق به فرمان ملک سلطان کرد در ازل کرد قضا از قبل دولت او تا به…

ادامه مطلب

ای امیر مظفر منصور

ای امیر مظفر منصور ای چو خورشید در جهان مبثبهور تاج دینی و دین ز دولت تو هست روشن چنانکه چشم از نور هست بوالفضل…

ادامه مطلب

ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا

ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا در جهانداری نباشد چون تو هرگز پادشا از بشارتهای دولت وز اشارتهای بخت شاه پیروز اختری و خسرو…

ادامه مطلب

ای زلف دلبر من پربند و پرشکنی

ای زلف دلبر من پربند و پرشکنی گاهی چو وعدهٔ او گاهی چو پشت منی گه دام سرخ مُلی‌ گه بند تازه‌ گلی گه دِرْعِ…

ادامه مطلب

ای صلاح ملک و دین در عالم‌ کون و فساد

ای صلاح ملک و دین در عالم‌ کون و فساد دین یزدان را پناه و ملک سلطان را عماد در جلالت نیست پیش بخت توکوه…

ادامه مطلب

ایا گرفته عراقین را به نوک قلم

ایا گرفته عراقین را به نوک قلم و یا سپرده سماکین را به زیر قدم قلم به دست تو و بر فلک فریشتگان زبان‌ گشاده…

ادامه مطلب

بازآمد از سفر به حضر صدر روزگار

بازآمد از سفر به حضر صدر روزگار با عصمت و عنایت و تأیید کردگار کرده به رای قاعدهٔ عقل را قوی داده به عقل مملکت…

ادامه مطلب

برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ

برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ که زمستان شد و نوروز فراز آمد تنگ باد نوروزی با باغ همی صلح کند من…

ادامه مطلب

به‌گوش بر منه ای ترک زلف تافته سر

به‌گوش بر منه ای ترک زلف تافته سر مکن دلم ز دو زلفین خویش تافته تر که من شوم به سرکوی عشق تافته دل چو…

ادامه مطلب

تا خزان زد خیمهٔ‌ کافورگون بر کوهسار

تا خزان زد خیمهٔ‌ کافورگون بر کوهسار مفره‌س زنگارگون برداشتند از مرغزار تا برآمد جوشن رستم به روی آب‌گیر زال زر باز آمد و سر…

ادامه مطلب

تا نگار من ز سنبل بر سمن پر چین نهاد

تا نگار من ز سنبل بر سمن پر چین نهاد داغ حسرت بر دل صورتگران چین نهاد زلف او برگل ز عود خام خَم در…

ادامه مطلب

جشن خزان به‌خدمت شاه جهان رسید

جشن خزان به‌خدمت شاه جهان رسید رایت ز کوهسار به صحرا درون کشید از عکس رایت وی و از نور آفتاب وز جام می سه…

ادامه مطلب

چه‌ گویی اندرین چرخ مُدور

چه‌ گویی اندرین چرخ مُدور کزو تابد همی مهر منوّر وز او هر شب دُر فشانند تا روز هزاران جِرم نوران مدور چه گویی اندر…

ادامه مطلب

چون شمردم یازده منزل ز راه روزگار

چون شمردم یازده منزل ز راه روزگار منزلی دیدم مبارک وز منازل اختیار منزلی کان را همه روشندلان در بیعتند منزلی کاو را همه اسلامیانند…

ادامه مطلب

خدای ماست خداوند آسمان و زمین

خدای ماست خداوند آسمان و زمین منزه از زن و فرزند و از همال و قرین مُقَدِّری که بر او نسپرد سپهر و نجوم مُصَوِّری‌که…

ادامه مطلب

دل بری ای زلف جانان و ستم بر جان ‌کنی

دل بری ای زلف جانان و ستم بر جان ‌کنی از چه معنی خویشتن زنجیر نوشر‌وان کنی مشتری بسیار دیدم‌ کاو ز شب میدان کند…

ادامه مطلب

رای خاقان معظم شهریار دا‌دگر

رای خاقان معظم شهریار دا‌دگر در جهان از روشنایی هست خورشیدی دگر زانکه چون خورشید روشن رای ملک آرای او روشنایی گسترد بر شرق و…

ادامه مطلب

زباغ و راغ به آسیب لشکر تِشرین

زباغ و راغ به آسیب لشکر تِشرین گرفت راه هزیمت سپاه فروردین برون‌ کشید ز باغ و ز راغ رایت خویش چو دید بر سر…

ادامه مطلب