هنوز

هنوز
هنوزت نينوازا سينه گرمست
به اين گرمى نواى سرد شرمست
بكار انداز هر سازى كه دارى
اثر بخشاى هر دل را نرم است
هنوزت ناله هاى بى اثر نيست
هنوزت سنگ بى زوقِ شرر نيست
نوا هاى كه پيچيدست در كوه
ز ناى تست از چيزى دگر نيست
هنوزت در نوا سوز نهان است
كه از وى گرم بزم اين و آنست
هنوزت ناله چون گردون بلند است
ولى افسوز گوش ما گرانست
هنوزت همچو نى ذوق سرود است
هنوزت سوز در ساز وجود است
بدان گرمى نفس از سينه بر كش
كه روى نيل از ترسش كبود است
هنوزت در نوا رنگ اثر هاست
هنوزت ساز در سوز جگر هاست
نبايد بود از آينده نوميد
هنوز اندر پى شب ها سحر هاست
نوايت را هنوز آوازه گرمست
به آغوش هوا خميازه گرمست
به سردى بر مزن ناخن بدين تار
كه خون ساز بى اندازه گرمست
استاد احمد ضيا قاري زاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *