آن قدر براى ديدار دوباره

آن قدر براى ديدار دوباره
كاغذ پران مى شوم
اوج مى گيرم
كه به سقوط فكر نمى كنم
مانند پرنده اى كه
از شادى بال هايش را رها كرده
و يا شاخه به شاخه مى پرم !
خيابان ها را مى پيچم
كوچه گرد مى شوم
و يا شاپرك مى شوم
روى گل ها
هم رقص برگ ها
با غنچه ها باز مى شوم
صداى باران
طراوت بهار را باخود دارد!

عاقله قریشی

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *