سلام او…

سلام او…
رفت از برم دلا ز كى گيرم سراغ او
از بوستان عشق؟
از كوى راز ها؟
چون بوى گل رميده و باقيست داغ او
از لشكر فرارى ابر جهان سپهر
پرسيده ام بسى:
آيا نديده ايد
پروانه سپيد و گل آسمان نورد؟
عمرى گذشت و هيچ نيامد پيام او
گاهى بخواب صبح
از لاى برگ گل
مى آيدم چو عطر پگاهى سلام او
اين زندگى نظرگه ى خوابيست سرسرى
يك لحظه خنده اى
يك لحظه اشك غم
پايان او به هيچ گرايد چو بنگرى
سلیمان لایق
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *