در پی آب و غم نان بگذرد

در پی آب و غم نان بگذرد
عمر من تا کی بدین سان بگذرد
خرم آن خاطر کزین ظلمت سرا
زودتر با نور ایمان بگذرد
ما درین محفل نکرده جای گرم
عمر برق آسا شتابان بگذرد
بلبل ما تا مژه برهم زند
دور گل عهد گلستان بگذرد
از فشارم می کشد برف و خنک
تا بهار آید زمستان بگذرد
در جهان چیزی نباشد پایدار
بی سخن این بگذرد آن بگذرد
هر چه در چشم تو دشوار آمده
صبر کن (بیتاب) آسان بگذرد

صوفی عبدالحق بیتاب

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *