چراغ بزم مني شاعر ديار توام

چراغ بزم مني شاعر ديار توام
چنانکه عشق به وحدانیت، دچار تو ام
تمام قهر تو بالای چشم، می فهمی؟
اگر مرا بزنی هم در انتظار تو ام
تو مثل ماهی و از من همیشه‌دور؛ عزيز!
من آن پلنگ كه در حسرت مدار تو ام
هزار سال اگر بگذرد تو عشق منی
هزار سال اگر بگذرد خمار تو ام
اگر تو قلب مرا پس دهي و يا ندهي
به هر دو حال بسوزم خرابكار توام
منم كه زنده به بويت حيات بخش مني
مرا تو زنده نگهدار در كنار تو ام
دلم خوش است عزیزم به مصرع بعدی
که یادگار من استی و یادگار تو ام
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *