‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى

‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎اى گل تازه و تر باز كى مى آيى
‎شده ام دور از تو
‎زار و رنجور از تو
‎سخت مهجور از تو
‎رفتى از پيش نظر باز كى مى آيى
‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎اى بت عشوه طراز
‎اى گل و گلشن ناز
‎تا كجا ميروى باز
‎شده ام خون جگر باز كى مى آيى
‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎ميروى جلوه زنان
‎مست چون آب روان
‎يا چو عمرِ گذران
‎شده ء زود گذر باز كى مى آيى
‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎بفرستم همه جا
‎از پى ات دست دعا
‎برو با مان خدا
‎ايمن از رنج و خطر باز كى مى آيى
‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎ترسم او سيمبرم
‎آندم آيى ببرم
‎كه نيابى اثرم
‎راست بگو كه دگر باز كى مى آيى
‎ميروى سوى سفر باز كى مى آيى
‎استاد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *