شب را کنار رود خیالات من بخواب

شب را کنار رود خیالات من بخواب
آسوده در ترنم عاشق شدن بخواب
در هر نگاهِ حسرتِ آیینه های چشم
چون اشک های سرد به مژگان زن بخواب
لطفن بیا بسوز تو دیوان یأس را
با گرمیِ صدای دلم بی سخن بخواب
بیهوده از حریم دلِ من تو پا مکش
دیگر به خانه ی دلم آتش مزن بخواب
یک شب بیا به خانه ی چشمم ستاره پاش
چشمک زنان به خلوت این انجمن بخواب
باران ببار بر عطش سرزمین عشق
در لاله زار سوخته ی این چمن بخواب
شگوفه باختری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *