بارگاه نور

بارگاه نور
ای همدم همیشۀ من، آشنای من
بی تو هزار غصه دمد از نوای من
ای شهر پر سخاوت من، بارگاه نور
در تو نهفته است بهار صدای من
خاموش می شوم ز تو تا دور مانده ام
آغاز هر ترنم من هر نوای من
بی تو چه ام؟ فسرده ترین نغمۀ زمین
بیگانه تر سرود! تویی تو سزای من
بی تو حلال خنده ی مستی نمی کنم
سنگم که چشمه سار بگرید برای من
در مستی حضور تو آواز می شوم
ای احتیاج جاری بی انتهای من
کو گرمی حضور تو ای سرزمین مهر؟
تا نام تو سوار بود بر صدای من
ای زادگاه ساده گی عشق های پاک
دیریست نغمه یی نگشودی به نای من
در تار های آبی آواز های نور
آذین نام تست شبان صدای من
خورشید وار مشرق نام مرا بخوان
همچون سحر قدم بگشا در سرای من
بازم هزار نغمه به هر واژه اندر است
آغاز کن مرا که تویی ابتدای من
در آستان تو همه تن شور می شوم
تا میدمد ز بوم و برت هوی و های من
دیدار تو خلوص نیایش به سجده ام
شعر بقای تست به حرف دعای من
بی تو چه ام؟ شکسته ترین ساز روزگار
تو قدر من تو قیمت من تو بهای من
از راه دور خاک ترا بوسه می دهم
تو ای دیار ناب من ای مدعای من

حمیرا نکهت دستگیرزاده

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *