بوصل یار اگر در می گرفتم

بوصل یار اگر در می گرفتم
کنون باج از سمندر می گرفتم
مگر من هم بجایی می رسیدم
ز بال عشق اگر پر می گرفتم
اگر مکتوب شوقم گم نمی شد
جوابش از کبوتر می گرفتم
بیاد چشم مخمور تو عمری
ز هر میخانه ساغر می گرفتم
مرا با شاه مردان می رسانید
اگر دامان قمبر می گرفتم
مرا یکدم غم عشق تو نگذاشت
که کار و بار دیگر می گرفتم
دل خود دود می کردم چو اسپند
به دورت گشته مجمر می گرفتم
اگر یار «عشقری» می کرد یاری
ز نخل عمر خود بر می گرفتم
نصیب من نمی شد سرخ رویی
ز تیغ یار اگر سر می گرفتم
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *