آئين شاعر

آئين شاعر
كى رنجد از كسى دلِ بى اضطراب من
پنهان نمى شود به دو شست آفتاب من
آئين من هميشه درستى و راستى ست
كور است آن كه كژ نگرد در كتاب من
برجسته تر چون من نبود مصرعى به دهر
صاحبدلست آنكه كند انتخاب من
يك دانه گوهر است اگر نيك بنگرى
موج و محيط و ساحل و بحر و حباب من
طعن رقيب از دل من عقده ها كشود
بين كز خطاى غير فزون شد ثواب من
تا در بنشسته اند براتم به كار خلق
پاكست در قلمرو وجدان حساب من
فخرم بس اين كه حاصل دست خودم ضيا
شادم كه جز به من نبود انتساب من
استاد احمد ضيا قاريزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *