چوپان خِنگ و رمهی بیخار میکُشد
با جنگ و عشق مشتویخن گشتهایم ما
طالب اگر نکُشت غم یار میکُشد
یکبار آفرید خدا، وای بندهاش
با نام شیخ و شاه دوصدبار میکُشد
این مملکت وطن نشود؛ تا که خلق را
همسایه و رفیق و وطندار میکُشد
داروغه را ببند به زنجیر اگر که دزد
مظلوم را به کوچه و بازار کُشد
دیدم طبیب سر به خیابان زد و گریخت
آخر پزشک را غم بیمار میکُشد
یحیا جواهری