روزی همی گذشتم جُزوی غزل به کف

روزی همی گذشتم جُزوی غزل به کف دیدم یکی غزالِ خرامان میان صف با همرهان خویش به نخّاس خانه رفت نخاس باز کرد یکایک در…

ادامه مطلب

زین مبارک‌تر به عمر اندر نباشد روزگار

زین مبارک‌تر به عمر اندر نباشد روزگار زین همایون‌تر به سال اندر نباشد شهریار ملک و دولت را کنون تاریخ نو باید گزید زین همایون…

ادامه مطلب

شاه سنجر چون ز میدان جانب ایوان رسید

شاه سنجر چون ز میدان جانب ایوان رسید از زمین بانگ بشارت تا بر کیوان رسید تا به ‌کیوان گر بشارتها رسد نبود عجب زانکه…

ادامه مطلب

شمسِ ملوکِ عالم، شهزادهٔ مظفر

شمسِ ملوکِ عالم، شهزادهٔ مظفر میر ستوده خصلت‌، شاه گزیده اختر یک روز در صبوحی بنشست خرم و شاد آزاده‌وار و زیبا فرزانه‌وار و درخَور…

ادامه مطلب

عید ا‌َضْحیٰ رسم و آیین خلیل آزرست

عید ا‌َضْحیٰ رسم و آیین خلیل آزرست عیدفطر اندر شریعت سنت پیغمبرست هر دو عید ملت است و زینت است اسلام را عید دولت طلعت…

ادامه مطلب

قمر شد با سر زلفش مقامر

قمر شد با سر زلفش مقامر دل من برده شد کاری است نادر دلم باید جهاز اندر میانه چو زلفش با قمر باشد مقامر مجاهز…

ادامه مطلب

گوهر سلجوق کز نور بخارا در رسید

گوهر سلجوق کز نور بخارا در رسید هم به مشرق هم به مغرب نور از آن‌گوهر رسید ابتدا از طغرل و جغری در آمد کار…

ادامه مطلب

مستی و عاشقی و جوانی و نوبهار

مستی و عاشقی و جوانی و نوبهار آن را خوش است کز بر او دور نیست یار مسکین‌ کسی که عاشق و مست و جوان…

ادامه مطلب

نه بود و نه هست و نه باشد دگر

نه بود و نه هست و نه باشد دگر چو سلطان ملکشاه پیروزگر شهنشاه آفاق و صدر ملوک خداوند گیتی و شاه بشر شهی‌کش خدای…

ادامه مطلب

هست شکر بار یاقوت تو ای عیار یار

هست شکر بار یاقوت تو ای عیار یار نیست‌کس را نزد آن یاقوت شکر بار بار سال سرتاسر چو گلزارست خرم عارضت چون دل من…

ادامه مطلب

یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست

یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست روز شادی روز ما سلطان دین سلطان ماست بند شاهی کرد محکم راه دولت کرد پاک…

ادامه مطلب

آسمان است آن یا عالم پر تصویرست

آسمان است آن یا عالم پر تصویرست نوبهارست آن یا جنت پر نخجیرست قطب مُلک است آن یا دایرهٔ گردون است رکن دین است آن…

ادامه مطلب

آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین

آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین بوستان از فر او گردد چو فردوس برین نافه‌های مشک بشکافد چو عطاران هوا رزمه‌های حله…

ادامه مطلب

آنچه‌ کرد امسال در روم و عرب شاه جهان

آنچه‌ کرد امسال در روم و عرب شاه جهان هیچکس هرگز نکرد از خسروان باستان کشور روم و عرب را رام‌ کرد اندر سه ماه…

ادامه مطلب

ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات

ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات دولت و ملک ملک را زبقای تو ثبات گر بنازند وزیران‌ کُفات از تو سزد زانکه…

ادامه مطلب

ای خداوندی که در روی زمین داور تویی

ای خداوندی که در روی زمین داور تویی رکن اسلام و معزّ دینِ پیغمبر تویی ملک را سلطان تویی و تخت را افسر تویی دهر…

ادامه مطلب

ای شده ملک و دین ز کلک تو راست

ای شده ملک و دین ز کلک تو راست کلک تو کار ملک و دین آراست دل صافیت مَطلع قَدَرست کفِ کافیت مقتضای قضاست همت…

ادامه مطلب

ایا ای جوهر علوی گرفته چرخ را دامن

ایا ای جوهر علوی گرفته چرخ را دامن تورا شب برفراز سر تو را سیاره پیرامن به رنگین باشه‌ای مانی که درگردون زند چنگل به…

ادامه مطلب

با من امروز آن شکر لب را زبانی دیگرست

با من امروز آن شکر لب را زبانی دیگرست وز لطافت بر زبان او نشانی دیگرست نوبرم هر روز داد از بوستان مهر خویش نوبری…

ادامه مطلب

بتی ‌که حور بهشی شود بر او مفتون

بتی ‌که حور بهشی شود بر او مفتون عقیق او به رحیق بهشت شد معجون چو آهو است و دو زلفش به ‌دام ماند راست…

ادامه مطلب

بنگر این پیروزه‌گون دریای ناپیدا کنار

بنگر این پیروزه‌گون دریای ناپیدا کنار بر سر آورده ز قعر خویش درّ شاهوار کشتی ای زرین در او گاهی بلند و گاه پست زورقی…

ادامه مطلب

پیر شد طبع جهان از گردش‌ گردون پیر

پیر شد طبع جهان از گردش‌ گردون پیر تیر زد بر خیل‌ گرما لشکر سرمای تیر تا هوا سنجاب پوشید و حواصل‌ کوهسار گلبن از…

ادامه مطلب

تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید

تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید کرد باید سروران را در چنین روزی نشاط خورد باید…

ادامه مطلب

ترکی‌که دو لب شیرین چون شهد و شکر دارد

ترکی‌که دو لب شیرین چون شهد و شکر دارد دو دایرهٔ مشکین بر طرف قمر دارد خط بر رخ اوگویی بر ماه زره دارد دل…

ادامه مطلب

جهان را یادگارست از سلاطین

جهان را یادگارست از سلاطین شه ایران و توران ناصرالدین ملک سنجر ولی‌عهد ملک شاه خداوند ملوک مشرق و چین فروزان آفتابی عالم افروز که…

ادامه مطلب

چو لالستان همی بینم شکفته عارض جانان

چو لالستان همی بینم شکفته عارض جانان بنفشستان همی بینم دمیده گرد لالستان بنفشه نیست آن زلفین و لاله نیست آن عارض یکی نورست در…

ادامه مطلب

چون‌کرد پیش‌آهنگ را در زیر محمل ساربان

چون‌کرد پیش‌آهنگ را در زیر محمل ساربان بر پشت پیش‌آهنگ شد از خیمه شمع کاروان آن چون مه ناکاسته چون ‌گلبن پیراسته همحون بهشت آراسته…

ادامه مطلب

خدایگان وزیران تویی به استحقاق

خدایگان وزیران تویی به استحقاق غیاث دولت عالی تویی علی الاطلاق نظام نیست مبارک‌تر از تو در اسلام هُمام نیست همایون‌تر از تو در آفاق…

ادامه مطلب

دولت موافقان تو را جاه و مال داد

دولت موافقان تو را جاه و مال داد گردون مخالفان تورا گوشمال داد اختر شناس طالع مسعود تو بدید ما را نشان فرخی ماه و…

ادامه مطلب

روی آن تُرک جهان آرای ماه روشن است

روی آن تُرک جهان آرای ماه روشن است زلف او در تیره شب بر ماه روشن جوشن است تاکه او را جوشن است از تیره…

ادامه مطلب

سال چون نو گشت فرزند نو آمد شاه را

سال چون نو گشت فرزند نو آمد شاه را شاه نیکو روی نیکوعهد نیکوخواه را خواست یزدان تا ز نسل شاه بنماید به ‌خلق چون…

ادامه مطلب

شاهی که عدل و جود همه روزگار اوست

شاهی که عدل و جود همه روزگار اوست تاریخ نصرت و ظفر از روزگار اوست قفل غم و کلید طرب روز بزم اوست اثبات عدل…

ادامه مطلب

صبوح مرا خوش کن ای خوش پسر

صبوح مرا خوش کن ای خوش پسر به میخوارگان ده قدح تا به سر که چون سر برآرد ز کوه آفتاب قدح تا به سر…

ادامه مطلب

عید باکوکبهٔ خویش درآمد به جهان

عید باکوکبهٔ خویش درآمد به جهان وز جهان با سپه خویش برون شد رمضان نوبت باده و چنگ طرب‌انگیز رسید نوبت شربت و طبل سَحَر…

ادامه مطلب

کس ندید و کس نخواهد دید تا محشر دگر

کس ندید و کس نخواهد دید تا محشر دگر چون ملکشاه محمد پادشاه دادگر سایهٔ یزدان جلال دولت و صدر ملوک خسرو کیهان جلال ملت…

ادامه مطلب

گوهری گویا کزو شد دیده پرگوهر مرا

گوهری گویا کزو شد دیده پرگوهر مرا کرد مشکین چنبر او پشت چون چنبر مرا عشق او سیمین و زرّین ‌کرد روی و موی من…

ادامه مطلب

معزِّ ِ دین ِ یزدان است سلطان

معزِّ ِ دین ِ یزدان است سلطان عزیز از نام او شد دین یزدان شهنشاهی مبارک چون سکندر جهانداری همایون چون سلیمان نگه کن دولت…

ادامه مطلب

نوبهار و آفتابی ای مبارک پادشاه

نوبهار و آفتابی ای مبارک پادشاه نوبهار ملک و دین و آفتاب تخت و گاه جز تو در عالم ندیدم نوبهاری با قبا جز تو…

ادامه مطلب

هست‌ گویی به حکم بار خدای

هست‌ گویی به حکم بار خدای آفتاب اندر این خجسته سرای آفتابی که دید در گیتی بر نهاده کلاه و بسته قبای سایهٔ ایزدست شاه…

ادامه مطلب

یک امشب زبهر من ای ساربان

یک امشب زبهر من ای ساربان زدروازه بیرون مَبَر کاروان درنگی بکن تا من از جان و دل ز جانان و دلبر بپرسم نشان که…

ادامه مطلب

آسمان بی مدار است این حصار استوار

آسمان بی مدار است این حصار استوار آفتاب بی‌زوال است این مبارک شهریار بر همه عالم همی تابد به ‌تایید خدای آفتاب بی زوال و…

ادامه مطلب

آمد آن ماه دو هفته با قبای هفت رنگ

آمد آن ماه دو هفته با قبای هفت رنگ زلف پربند و شکنج و چشم پرنیرنگ و رنگ لؤلؤ اندر لاله پنهان داشت چون رویم…

ادامه مطلب

آنچه من بر چهره دارم یار دارد در میان

آنچه من بر چهره دارم یار دارد در میان وآنچه من در دیده دارم دوست دارد در دهان چهرهٔ من با میانش‌ گشت پنداری قرین…

ادامه مطلب

ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین

ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین وز هنرهای تو خشنود ایزد جان‌آفرین گر چه هستند آسمان را اختران نوربخش رشک باشد بر…

ادامه مطلب

ای دلبری که زلف تو دام است و چنبرست

ای دلبری که زلف تو دام است و چنبرست دامیّ و چنبری که همه مشک و عنبرست رخسار توگُل است و بناگوش تو سمن گل…

ادامه مطلب

ای شاه همه عالم و فخرگهر خویش

ای شاه همه عالم و فخرگهر خویش وی در همه آفاق نموده اثر خویش از چین و ختا تا به فلسطین که رسانید جز تو…

ادامه مطلب

ایا تن تو همه ساله پیش روح فدی

ایا تن تو همه ساله پیش روح فدی به سوی مادرت از آسمان رسیده ندی چرا چو برهمنان خویشتن همی سوزی اگر توراست جهودانه طیلسان…

ادامه مطلب

این مهرگان فرخ و جشن بزرگوار

این مهرگان فرخ و جشن بزرگوار فرخنده باد و میمون بر شاه روزگار سلطان کامکار ملکشاه دادگر آن دادگر که نیست چنو هیچ‌ کامکار پیروز…

ادامه مطلب

بر فتح همی دور کند گنبد دوار

بر فتح همی دور کند گنبد دوار بر سعد همی سیرکند کوکب سیار وین را اثر آن است که بر لشکرِ غزنین گشتند مظفر سپه…

ادامه مطلب

به فال فرخ و روز مبارک از بغداد

به فال فرخ و روز مبارک از بغداد شه ملوک سوی دارملک روی نهاد ز رای و همت عالی به مدت شش ماه هزار سیرت…

ادامه مطلب