مقطعات ادیب الممالک
ز شادروان کسری چون گذشتی
ز شادروان کسری چون گذشتی گذر کن مست در ایوان جمشید ببین تخت جم و دیهیم کسری به احمد شه رسد از دور خورشید
در نکوهش رئیس صلح چالمیدان تهران فرماید
در نکوهش رئیس صلح چالمیدان تهران فرماید بصلحیه چالمیدان بود یتیمی که ناخوانده قرآن درست ز حکم غیابی علی رغم حق کتب خانه ی هفت…
در زیر عکس جناب منتظم الدوله آقای مصطفی قلیخان فیروزکوهی نوشتم
در زیر عکس جناب منتظم الدوله آقای مصطفی قلیخان فیروزکوهی نوشتم منتظم الدوله فیروز بخت داور گردون فر کیوان شکوه یافت چو مه ماهچه رایتش…
دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی
دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی از سریر خود چرا بی موجبی کردی جدائی شاه ما بودی نه بالله ماه ما بودی ازیرا بی…
خدایگانا از گرد راه موکب تو
خدایگانا از گرد راه موکب تو خدا گواست که شد چشم بندگان روشن ورود مقدم میمونت اندر این سامان بود چو مقدم اردی بهشت در…
تاریخ وفات میرزا حسین خان مافی فرزند نظام السلطنه
تاریخ وفات میرزا حسین خان مافی فرزند نظام السلطنه آوخ از دور سپهر آه و افسوس و دریغ کان مه روشن ماگشت بنهفته بمیغ گوهری…
به حاجی رضا خان دکتر ز من گو
به حاجی رضا خان دکتر ز من گو که کاس طمع را تو باشی حمیه چو از حارث کلده باشد نژادت شرف داری از دودمان…
ای نصر خدا مرا به مقصود رسان
ای نصر خدا مرا به مقصود رسان مگذار شوم رهین خویشان و کسان تو قلب و زبان مستشاری امروز والمرء باصغریه قلب و لسان
آن هفت خطی که برنگارند
آن هفت خطی که برنگارند بر صفحه دهر اهل تنمیق ثلث است و محقق است و توقیع ریحان و رقاع و نسخ و تعلیق
از دیباچه شاهنامه
از دیباچه شاهنامه شهریاری که اهرمن شکن است گرچه در فرهی فروهه بود دست رادش بزرگ دریائی است که در او ابر و میغ کوهه…
من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد
من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد در هوای دانه خالی و دام طره ای نی کتانم کز فروغ خود بسوزاند تنم بدری…
ماده تاریخ میرزاعلی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقامی در صفر
ماده تاریخ میرزاعلی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقامی در صفر ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما شد تنگنای غم قصر فراخ ما آن روح…
گویند در جزایر بحر وسیط بود
گویند در جزایر بحر وسیط بود پیری خطیب بود چون گل سوری به باغ و گشت «ارخیلو خوس » بنام «کلاغش » بدی لقب چون…
قطعه فکاهی
قطعه فکاهی به عیسی بگو کز خرش پی ببرد کزین بیش در کشت آدم نچرد خرت را خدا دیده و شاخ داده که ناف خران…
شکایت از روزنامه نگاری خود
شکایت از روزنامه نگاری خود خدایگان من از حال بنده بیخبری که بر تنم چه رسید از غم زمانه همی ز غره رجب الفرد تاکنون…
راست شد از عطای حی قدیم
راست شد از عطای حی قدیم بر سر تاج خسروان دیهیم کعبه عدل و داد احمد شاه که درش سجده گاه ابراهیم کرده تقویم عدل…
در نکوهش خطیبان بی زبان آغاز مشروطیت فرماید بوالعنبس
در نکوهش خطیبان بی زبان آغاز مشروطیت فرماید بوالعنبس بود «بوالعنبس » خطیب فحل و شیخ نامور بر خلایق پیشوا بر مسلمین فرمان روا روزی…
در رباط سنگ بست بمدح مظفرالدین شاه سروده
در رباط سنگ بست بمدح مظفرالدین شاه سروده ستوده نام ملک جاودانه در گیتی پس از امیر علیشیر و میر جاذب ماند بلی چو شمس…
خلق گویندم با بار گنه بر در میر
خلق گویندم با بار گنه بر در میر چون دوی هست برون از در دوراندیشی گفتم ارمیر به جان من مسکین تازد گر دریغ آرم…
خداوندا در این فیروز ایوان
خداوندا در این فیروز ایوان صباحت شاد و خرم بخت پیروز بنانت خامه دارد عنبر آمیز بیانت نامه آرد دانش آموز زهی کز بندگی در…
ترجمه از عربی در نکوهش جنگ
ترجمه از عربی در نکوهش جنگ جنگ در اول بود بسان عروسی دلبر و دلجوی و دلفریب و دلارا روئی دارد به روشنی رخ نوروز…
بنده ام بنده ولی بیخردم
بنده ام بنده ولی بیخردم خواجه با بیخردی می خردم خواجه ام دید و پسندید و خرید واگهی داشت ز هر نیک و بدم به…
ای مسیحای زمان ای که به اعجاز سخن
ای مسیحای زمان ای که به اعجاز سخن اثر و نام حکیمان سلف زنده کنی همه گویند زسیر زحل و دور فلک تو بدور فلک…
آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را
آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را از پس متقی اقبال فرا برد به تخت قائد جیشش امیرالامراء توزون را گشت در تن رگ جان سست…
از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق
از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق کاه را دادند بر سگ استخوان را بر الاغ زانکه گر با چشم عبرت بنگری بس…
مهترابا یگانه منشی تو
مهترابا یگانه منشی تو گرچه ایراد من خلاف بود لیک از من بگو که در بروات ای دو سر قاف این چه قاف بود
ماده تاریخ
ماده تاریخ شاه چون مجلس مقدس را از دم توپ کینه زد آتش بهر تاریخ آن امیری گفت «ارشدالدوله توپچی جاکش »
گه گشاید حجاب و گه بندد
گه گشاید حجاب و گه بندد شاهد پشت پرده را ماند جلوه ها می کند ز پرده حسن بار هر هفت کرده را ماند می…
قطعه در خرابی مجلس ملی و نکوهش محمدعلی میرزا
قطعه در خرابی مجلس ملی و نکوهش محمدعلی میرزا آلوده شاه دامن خود با خون اندود زر به چهره تابان مس با گرگ یار شد…
شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را
شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را ثواب طاعت چل ساله آید از یزدان بر این قیاس وزیر است اولین مؤمن مسلم است سخن…
ز تیز کیان فایده است آن بروت
ز تیز کیان فایده است آن بروت که چون بادگیر کشد تیغ تیز بدست بزرگان ز بس ریخت آب نباشد چنو در جهان آبریز
در موقع دومین جشن مجلس شورای ملی گوید
در موقع دومین جشن مجلس شورای ملی گوید بیا که رشک گلستان شد است خارستان شمیم باد بهار آید از بهارستان دیار ما را طغرا…
در رحلت مظفرالدین شاه
در رحلت مظفرالدین شاه تو مپندار شه مظفر مرد شاه با عدل و داد کی میرد عالمی را گرفته بود به عدل رفت تا عالم…
خطاب به میرزا احمدخان اشتری
خطاب به میرزا احمدخان اشتری الحذر ای مدعی العموم که دزدی شرط قضا شد چو در نماز طهارت خاصه به عدلیه کز قضا نبرد کام…
حکایت من و این کدخدا در این سامان
حکایت من و این کدخدا در این سامان بگویم ار چه دل از گفتنش پریشان شد نظیر قصه آن شاهباز سلطانی است که در خرابه…
تاریخ کشته شدن جعفرخان رشیدالسلطان و علیخان ارشدالدوله در شهر رمضان المبارک
تاریخ کشته شدن جعفرخان رشیدالسلطان و علیخان ارشدالدوله در شهر رمضان المبارک رشید و ارشد به جنگ ملت زاسب هستی شده پیاده رشیدسلطان نخست از…
بخوان و خانه ات گر شکر و زر
بخوان و خانه ات گر شکر و زر شود خرمن گدا و دزد ناید باین راه دراز و لقمه تلخ مرا پا رنج و دندان…
ای ملک ملک فضل ای که خرد را
ای ملک ملک فضل ای که خرد را از کلماتت ذخیرتست و مؤنه اشراق ار پرتوی ز شرق دیدی تیره نمودی روان ابن کمونه یک…
امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد
امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد که گشت وعده دیدار من فراموشش گوزن شیر شکارست و چرخ روبه باز دچار کرده ز افسون به خواب…
از حکایات بخشش قاآن
از حکایات بخشش قاآن به شهری کش از بس هوا بود سرد ز سردی کس آنجا زراعت نکرد ترب کاشت مردی و آمد ببار از…
مسمط راز تیموری
مسمط راز تیموری بشنو ای فرزند تا ازین دفتر خوانمت از بر راز تیموری یک گروهی را بینم اندر سر جقه عدل است تاج منصوری…
ماده تاریخ میرزا علی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقام در صفر
ماده تاریخ میرزا علی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقام در صفر ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما شد تنگنا غم قصر فراخ ما آن…
گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری
گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری من چگویم که تو از حال دلم آگاهی کار من چاکری و کار تو فرماندهی است…
فراموشم نشد پندی که میگفت
فراموشم نشد پندی که میگفت به پور خویش پیری در بخارا که گر در کار خود جنبش کند مرد توان سفتن به سوزن کوه خارا
شب پاسی را هر آنکه آماده کند
شب پاسی را هر آنکه آماده کند باید که به جام نیلگون باده کند تاریخ زه مادر فیروز اینست گربه به فراش موش سه زاده…
ز ده مویز کسی کو طلب کند گندم
ز ده مویز کسی کو طلب کند گندم چو ابلهی است که جوید ز یاسمین گشنیز مویز زاده تاک است و نان سلاله خاک نژاد…
در مقدمه طبع شاهنامه در وصف دربار مظفرالدین شاه
در مقدمه طبع شاهنامه در وصف دربار مظفرالدین شاه در بوستان سروش همی روید از درخت وز آسمان ببارد دانش ز ماه و هور تابد…
در جواب کسیکه از وی تلخنه دوغ خواسته فرماید
در جواب کسیکه از وی تلخنه دوغ خواسته فرماید ای آن کسی که گرفته است آسمان شرف ز آفتاب کمالت همیشه فرو فروغ درون مزرع…
خطاب به خازن عدلیه
خطاب به خازن عدلیه خازن صندوق عدلیه شدی تا بداند مؤمن و گبر و جهود کز برای مرده ات تا بیست پشت اندرین صندوق جز…
خداوندا توئی امروز در ملک
خداوندا توئی امروز در ملک چراغ مملکت شمع قبیله بتانت بحر دانش را سفینه کلامت بیت حکمت را عقیله جمال دانش از رویت هویدا چو…