قطعات – رهی معیری
قطعهٔ ۴۰ – نغمه فتح
قطعهٔ ۴۰ – نغمه فتح ای دلیران تیغ خونبار از میان باید گرفت انتقام خون آذربایجان باید گرفت خصم اگر بر آسمان یابد گذر مریخوار…
قطعهٔ ۲۴ – پند پیرانه
قطعهٔ ۲۴ – پند پیرانه دوش چشمت به خواب غفلت بود غافل از خویشتن، چو دوش مباش چون شغالان به لانهات تازند کم ز مرغ…
قطعهٔ ۱۴ – پاس ادب
قطعهٔ ۱۴ – پاس ادب پاس ادب به حد کفایت نگاه دار خواهی اگر ز بیادبان یابی ایمنی با کم ز خویش هرکه نشیند به…
قطعهٔ ۳۸ – پند روزگار
قطعهٔ ۳۸ – پند روزگار دوران روزگار دهد پند مرد را لیکن دمی که تیره شود روزگار او دردا و حسرتا! که رسد مردم جوان…
قطعهٔ ۲۲ – فتنه آذربایجان
قطعهٔ ۲۲ – فتنه آذربایجان فغان که آتش کین آشیان ما را سوخت به غیر ناله نخیزد نوایی از دهنی گسست رشته پیوند، یار دشمنخوی…
قطعهٔ ۷ – سرنوشت
قطعهٔ ۷ – سرنوشت اعرابیای به دجله کنار از قضای چرخ روزی به نیستانی شد رهسپر همی ناگه ز کینهتوزی گردون گرگخوی شیری گرسنه گشت…
قطعهٔ ۳۹ – موی سپید
قطعهٔ ۳۹ – موی سپید موی سپید، آیت پیری است در جهان گوش تو از سپیدی مو شکوهها شنید لیکن سیاهروزی من بین که بر…
قطعهٔ ۲۳ – سوارکاران
قطعهٔ ۲۳ – سوارکاران آن شنیدستم که در میدان «کورس» بانوان چابکسواری میکنند گرد میدان از سحر تا شامگاه پویه، چون باد بهاری میکنند تا…
قطعهٔ ۶ – موی سپید
قطعهٔ ۶ – موی سپید رهی به گونه چون لاله برگ غره مباش که روزگارش چون شنبلید گرداند گرت به فر جوانی امیدواریهاست جهان پیر…
قطعهٔ ۵۳ – جمالپرست
قطعهٔ ۵۳ – جمالپرست نه من پرستش روی نکو نمایم و بس کسی که روی نکو را نمیپرستد کیست؟ به عشق کوش، اگر حاصل از…
قطعهٔ ۳۷ – احترام پدر
قطعهٔ ۳۷ – احترام پدر مباش جان پدر غافل از مقام پدر که واجب است به فرزند احترام پدر اگر زمانه به نام تو افتخار…
قطعهٔ ۲۱ – لاله کوهی
قطعهٔ ۲۱ – لاله کوهی سحر به دامن کهسار، لاله گفت به سنگ ز رنگ و بوی جوانی، چه بود حاصل ما؟ به درد و…
قطعهٔ ۴ – شاخک شمعدانی
قطعهٔ ۴ – شاخک شمعدانی تو ای بیبها شاخک شمعدانی که بر زلف معشوق من جا گرفتی عجب دارم از کوکب طالع تو که بر…
قطعهٔ ۵۲ – شور وطن
قطعهٔ ۵۲ – شور وطن هرکه را بر سر ز سودای وطن افسر بود هرکجا باشد تنی اهل وطن را سر بود هرکه از میهن…
قطعهٔ ۳۶ – گوهر یکتا
قطعهٔ ۳۶ – گوهر یکتا فتاد گوهر یکتای من به دست رقیب اگرچه از صدف سینه خانه ساختمش فریب داد مرا دلفریب من ای کاش…
قطعهٔ ۲۰ – حق رأی
قطعهٔ ۲۰ – حق رأی جان بابا، هرشب این دیوانهدل با من شوریدهسر در گفتوگوست کز چه دارد، مرد عامی حق رأی لیک زن با…
قطعهٔ ۵ – ابنای روزگار
قطعهٔ ۵ – ابنای روزگار یاری از ناکسان امید مدار ای که با خوی زشت یار نهای سگدلان لقمهخوار یکدیگرند خون خوری گر از آن…
قطعهٔ ۵۱ – وطن
قطعهٔ ۵۱ – وطن زنده باد آن کس که هست از جان هوادار وطن هم وطن غمخوار او هم اوست غمخوار وطن دکتری فهمیده باید…
قطعهٔ ۳۵ – نسیم گریزان
قطعهٔ ۳۵ – نسیم گریزان از فتنه پریشان نشود هر که پناهی در سایه گیسوی پریشان تو گیرد از بس که شتابان و گریزان چو…
قطعهٔ ۱۹ – مطایبه (طبیب و بیطار)
قطعهٔ ۱۹ – مطایبه (طبیب و بیطار) عمری از جور چرخ مینارنگ رنجه بودم، ز رنج بیماری یافت آیینه وجودم زنگ از جفای سپهر زنگاری…
قطعهٔ ۱ – نیروی اشک
قطعهٔ ۱ – نیروی اشک عزم وداع کرد جوانی به روستای در تیره شامی از بر خورشید طلعتی طبع هوا دژم بد و چرخ از…
قطعهٔ ۴۸ – جانانه دشتی
قطعهٔ ۴۸ – جانانه دشتی مستیم و خرابیم ز پیمانه دشتی ای بیخبر از باده مستانه دشتی چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ افسونگر…
قطعهٔ ۳۳ – بزم زهره
قطعهٔ ۳۳ – بزم زهره تو ای آتشین زهره کز تابناکی فروزان کنی بزم چرخ کهن را برون افکنی از پی دلفریبی از آن نیلگون…
قطعهٔ ۱۸ – سخن پرداز
قطعهٔ ۱۸ – سخن پرداز آن نواساز نوآیین، چو شود نغمهسرای سرخوش از ناله مستانه کند، جان مرا شیوه باد سحر عقدهگشایی است، رهی شعر…
قطعهٔ ۳ – دشمن و دوست
قطعهٔ ۳ – دشمن و دوست دیگران از صدمه اعدا همینالند و من از جفای دوستان گریم چو ابر بهمنی سستعهد و سردمهرند این رفیقان…
قطعهٔ ۵۰ – رنج بیهوده
قطعهٔ ۵۰ – رنج بیهوده خائنین اهل وطن را مایه دردسرند جمله همچون خار گل باشند و خار بسترند گوشها را در زمان حق شنیدن…
قطعهٔ ۳۴ – پشیمانی
قطعهٔ ۳۴ – پشیمانی دل تو را دادم چو دیدم روی تو کز همه خوبان پسندیدم تو را دلفریبان جهان را یک به یک دیدم…
قطعهٔ ۱۷ – راز خوشدلی
قطعهٔ ۱۷ – راز خوشدلی حادثات فلکی، چون نه به دست من و تست رنجه از غم چه کنی، جان و تن خویشتنا؟ مردم دانا،…
قطعهٔ ۲ – نابینا و ستمگر
قطعهٔ ۲ – نابینا و ستمگر فقیر کوری با گیتیآفرین میگفت که ای ز وصف تو الکن زبان تحسینم به نعمتی که مرا دادهای هزاران…
قطعهٔ ۴۹ – باور مکن
قطعهٔ ۴۹ – باور مکن مار اگر گوید که مورم، بشنو و باور مکن دیو اگر گوید که حورم، بشنو و باور مکن گر بگوید…
قطعهٔ ۳۲ – دل من
قطعهٔ ۳۲ – دل من درون کلبه تنگی شبانگاه ز آتشدان، به هرسو شعله خیزد در آتش چوب تر همچون دل من «سری سوزد، سری…
قطعهٔ ۱۶ – سایه اندوه
قطعهٔ ۱۶ – سایه اندوه هرچه کمتر شود فروغ حیات رنج را جانگدازتر بینی سوی مغرب چو رو کند خورشید سایهها را درازتر بینی
قطعهٔ ۴۵ – کالای بیبها
قطعهٔ ۴۵ – کالای بیبها سرایندهای، پیش دانندهای فغان کرد از جور خونخواره دزد که از نظم و نثرم، دو گنجینه بود ربود از سرایم…
قطعهٔ ۳۰ – نگاه سخن گو
قطعهٔ ۳۰ – نگاه سخن گو گفتم: این چشم جاودانه تو با که اسرار خویشتن گوید؟ وین سخن گو نگاه سحرآمیز با کدام آشنا سخن…
قطعهٔ ۱۵ – مایه رفعت
قطعهٔ ۱۵ – مایه رفعت اگر ز هر خس و خاری فراکشی دامن بهار عیش ترا آفت خزان نرسد شکوه گنبد نیلوفری از آن سبب…
قطعهٔ ۴۶
قطعهٔ ۴۶ حمید، تازهجوان و شکفتهرو شده است مگر به چشمه حیوان تنش فرو شده است سرشک بیوهزنان سهم ساعد است ولی گشایش پل دختر…
قطعهٔ ۲۹ – زاده آزاده
قطعهٔ ۲۹ – زاده آزاده بهر تو این خجستهکتاب آورد نشاط چون یار مهربان که به دلداده میرسد گنجینهای ز معتمدالدوله مانده باز گنج پدر…
قطعهٔ ۱۱ – کالای بیبها
قطعهٔ ۱۱ – کالای بیبها سرایندهای پیش دانندهای فغان کرد از جور خونخواره دزد که از نظم و نثرم دو گنجینه بود ربود از سرایم…
قطعهٔ ۴۷
قطعهٔ ۴۷ بهر گشایش پل دختر وزیر راه سوی میانه رفت و رها کرد خانه را با دست همتش پل دختر گشاده گشت یعنی گشود…
قطعهٔ ۲۸ – دخترک لالهفروش
قطعهٔ ۲۸ – دخترک لالهفروش آن لالهنام لالهفروش، از دو زلف خود بر ماه و زهره غالیهپوشی کند همی بیزر چو پا نهی به دکانش…
قطعهٔ ۱۳ – سخنپرداز
قطعهٔ ۱۳ – سخنپرداز آن نواساز نوآیین چو شود نغمهسرای سرخوش از ناله مستانه کند جان مرا شیوه باد سحر عقدهگشایی است رهی شعر پژمان…
قطعهٔ ۴۴ – نیش و نوش
قطعهٔ ۴۴ – نیش و نوش چون مساعد نیست ساعد بهر نفط حمله از هر سو به ساعد میشود بهر یک (میم) این همه غوغا…
قطعهٔ ۲۷ – آتش
قطعهٔ ۲۷ – آتش بیتو ای گل، در این شام تاری دامنم پرگل از اشک و خون است دیدگانم به شبزندهداری خیره بر مجمری لالهگون…
قطعهٔ ۱۲ – راز خوشدلی
قطعهٔ ۱۲ – راز خوشدلی حادثات فلکی چون نه به دست من و توست رنجه از غم چه کنی جان و تن خویشتنا؟ مردم دانا…
قطعهٔ ۴۱ – عشق وطن
قطعهٔ ۴۱ – عشق وطن سیل آشوب، روان گشت به کاشانه ما سوخت از آتش بیدادگری خانه ما آه از آن سودپرستان که ز بیانصافی…
قطعهٔ ۲۶ – دلدادگان من (اقتباس از ترانههای بیلیتس)
قطعهٔ ۲۶ – دلدادگان من (اقتباس از ترانههای بیلیتس) چون که دلداده نخستم، دید ریخت در پای من، به دست امید آتشین پارههای بیجاده پربها…
قطعهٔ ۱۰ – همت مردانه
قطعهٔ ۱۰ – همت مردانه در دام حادثات ز کس یاوری مجوی بگشا گره به همت مشکلگشای خویش سعی طبیب موجب درمان درد نیست از…
قطعهٔ ۴۲ – باغبان ملک
قطعهٔ ۴۲ – باغبان ملک ای باغبان طرفه که خواهی به دست عدل از باغ ملک دور کنی مار و مور را آنان که دفع…
قطعهٔ ۳۱ – پوشکین
قطعهٔ ۳۱ – پوشکین ای پوشکین درود فرستم تو را درود وز اهل دل پیام رسانم تو را پیام آثار تو خجسته بود ای خجستهمرد…
قطعهٔ ۹ – رازداری
قطعهٔ ۹ – رازداری خویشتنداری و خموشی را هوشمندان حصار جان دانند گر زیان بینی از بیان بینی ور زبون گردی از زبان دانند راز…