خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بوسم

خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بوسم
در سجده فتم خاک قدمهای تو بوسم
هر جا که تو روزی نفسی جای گرفتی
آنجا روم و گریه کنان جای تو بوسم
در باغ روم بی تو و هر سرو که بینم
پایش به هوای قد و بالای تو بوسم
روی تو تصور کنم و لاله و گل را
از حسرت رخسار دلآرای تو بوسم
در خاک کشی آن سر زلف و من محروم
خاک از هوس زلف سمن‌سای تو بوسم
از مهر تو ای یوسف جان، بهره ندارم
گر پای حریفان نه بسودای تو بوسم
هرجا که غزالیست چو مجنون سر و چشمش
از آرزوی نرگس شهلای تو بوسم
خواهم که شوی مست شکر خواب صبوحی
در خواب مگر لعل شکر خای تو بوسم
من اهلی درویش تو ایشاه بتانم
دستی که ببوسم به تمنای تو بوسم
اهلی شیرازی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *